کد خبر: 21386
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۸
34.jpg

جوانی هستم ۲۲ساله، همیشه فکرم مشغول است که نکند خدا نکرده اتفاق بدی برای خانواده ام بیفتد. به خاطر همین همیشه اعصابم به هم می ریزد طوری که احساس پوچی می کنم و همیشه در هرکاری جنبه منفی مسئله را در نظر می گیرم.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ جوانی هستم ۲۲ساله، همیشه فکرم مشغول است که نکند خدا نکرده اتفاق بدی برای خانواده ام بیفتد. به خاطر همین همیشه اعصابم به هم می ریزد طوری که احساس پوچی می کنم و همیشه در هرکاری جنبه منفی مسئله را در نظر می گیرم.

پاسخ:
مشکلی که شما با آن روبه رو هستید بیشتر شبیه به یک فکر وسواس گونه و آزاردهنده است. فکر وسواسی، یک فکر یا عقیده یا احساسی مزاحم و تکرار شونده است که گاهی به دلیل اضطراب هایی که داریم به سراغ مان می آید و حتی اضطراب مان را نیز تشدید می کند.

این فکر که " نکند خدا نکرده اتفاق بدی برای خانواده ام بیفتد " اضطراب شما را شدت می بخشد و اکنون مانند یک اضطراب مزمن، همیشه با شماست. این که خودتان نسبت به افکارتان آگاهی دارید نکته مثبتی است اما فکر این که " نمی خواهم خانواده ام را تنها بگذارم " تا زمانی مثبت تلقی می شود که به فکر " اگر خانواده ام را تنها بگذارم، حتما اتفاق بدی برای شان می افتد" تبدیل نشده باشد! زیرا آن زمان دیگر یک فکر نیست، بلکه یک بیماری به نام وسواس فکری است که به درمان نیاز دارد. گاهی من و شما سعی می کنیم با کنترل آن چه از آن می ترسیم، امنیت خودمان را تضمین کنیم.
برخی معتقدند انسان هنگامی که به تنهایی و مختار بودن خود پی می برد مضطرب می شود و آن گاه احساس پوچی می کند و زندگی برایش بی معنا می شود. این که شما چه قدر سعی می کنید با تنهایی خود مقابله کنید و حتی با تنهایی خانواده تان نیز بجنگید میزان اضطراب و احساس پوچی شما را مشخص و البته رفته رفته ماندن در این وضعیت، شما را به فردی بدبین و خسته تبدیل می کند.

چند توصیه برای رسیدن به آرامش ذهنی
*اگر احساس تنهایی می کنید، سعی کنید آن را دوست داشته باشید و آن را برای خودتان دلپذیر کنید. خلوت خود را با کارهایی که دوست دارید پر کنید و جنبه های مثبت آن را تقویت کنید، نه این که مدام با آن مبارزه کنید.

*اگر تا به حال اتفاق بدی برای خانواده تان افتاده یا رویدادی را تجربه کرده اید که موجب به وجود آمدن نگرانی هایی در شما شده است، لازم است به خود یادآوری کنید که قرار نیست همیشه چنین رویدادهایی رخ دهد. در کنار کنترل و متوقف کردن افکار منفی که به ذهن تان می رسد می توانید از تکنیک های آرام سازی، تحت نظر یک روانشناس متخصص استفاده کنید. سعی کنید به موازات افکارتان قدم بردارید، نه این که در مقابل آن ها قرار گیرید. لازم است رفته رفته راه تان را از آن ها جدا کنید، نه این که با آن ها بجنگید.

*به یاد داشته باشید که شما مختارید ناراحت باشید یا خوشحال، مثبت فکر کنید یا منفی اما هر راهی را که در پیش گیرید لازم است مسئولیت انتخاب تان را نیز به عهده بگیرید. لذا اگر اعصاب تان بهم ریخته، لازم است با خود بیندیشید که در ذهن تان چه چیزی سر جای خودش نیست و آن را تغییر دهید. در نهایت، پیشنهاد می کنم برای این که خودتان را بهتر و بیشتر بشناسید و بتوانید شادکامی بیشتری را تجربه کنید، از مشاوره یک روانشناس بالینی متخصص در این رابطه کمک بگیرید.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =

آخرین‌ها