به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، مردستیزی چیست و چرا کمتر دیده میشود؟
مردستیزی تنها به معنای تنفر از مردان نیست، بلکه مجموعهای از نگرشها و ساختارهای اجتماعی است که مردان را بهعنوان موجوداتی خشن، بیاحساس و صرفاً مسئول تأمین مالی خانواده بازنمایی میکند. این نگاه باعث شده مسائل مردان در رسانهها و سیاستگذاریها کمتر دیده شود [۱]. در حالیکه آمارها نگرانکنندهاند: رضایت از زندگی در مردان کمتر از زنان است، نرخ خودکشی آنها دو برابر زنان است [۲]، عمرشان بهطور متوسط ۴ تا ۵ سال کوتاهتر است [۳]، بیش از دو برابر بیشتر از زنان در حوادث شغلی جان میبازند [۴] [۵] و دستکم ۱۵٪ مردان خشونت خانگی را تجربه میکنند [۲].
چرا مسائل و مشکلات زنان بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؟
تفاوت در میزان توجه اجتماعی به حقوق زنان و مردان، پدیدهای تصادفی یا حاصل تبعیض معکوس نیست، بلکه مجموعهای از عوامل زیستی، روانی، فرهنگی و سیاسی در شکلگیری این شکاف مؤثرند.
۱. زنان همدلی بیشتری نسبت به همجنسان خود دارند
مطالعات نشان میدهد زنان تمایل بیشتری به همدلی با زنان دیگر دارند، در حالی که مردان چنین سوگیری قویای نسبت به مردان ندارند. سوگیری درونگروهی در زنان بهطور قابلتوجهی قویتر از مردان است [۶]. بنابراین تمرکز زنان به طور طبیعی بیشتر به سمت مسائل و مشکلات زنان است.
۲. مردان بیشتر از زنان برای دفاع از زنان پیشقدم میشوند
بیش از ۶۸٪ کمپینهای برابری جنسیتی توسط مردان طراحی شدهاند، اما تنها ۲۳٪ از آنها به موضوعات مرتبط با مردان پرداختهاند. این پدیده به "بدهی اخلاقی جنسیتی" نسبت داده میشود [۷]. یعنی مردان نیز به دلیل روحیه حمایتگری و تامین کنندگی بیشتر به دنبال حقوق زنان هستند و حتی ممکن است از مشکلات خود غافل شوند.
۳. دفاع از حقوق زنان نماد روشنفکری محسوب میشود
در فضای اجتماعی کنونی، حمایت از حقوق زنان نشانه آگاهی اجتماعی است؛ درحالیکه پرداختن به حقوق مردان اغلب با برچسبزنی و تمسخر همراه است. این فضای اجتماعی موجب خودسانسوری در مردان مدافع حقوق خود میشود [۸].
۴. پژوهشهای علمی درباره مسائل مردان کمتر انجام میشود
تنها ۱۵٪ از پیمایشهای ملی، شاخصهای خاص مردان را در نظر میگیرند و فقط ۱۲٪ کشورها شاخص رفاه مردان دارند [۹]. در ایران نیز، هیچ گروه دانشگاهی برای مطالعات مردان وجود ندارد، در حالی که ۱۲ گروه مطالعات زنان فعال در مراکز دانشگاهی و پژوهشی داریم [۱۰].
۵. سیاستمداران مدافع حقوق زنان محبوبترند
حمایت از زنان برای سیاستمداران مزایای رسانهای و دیپلماتیک دارد، در حالی که دفاع از حقوق مردان معمولاً نادیده گرفته میشود یا با واکنش منفی همراه است [۱۱]. مسائل حقوق مردان در اغلب کمپینهای انتخاباتی مطرح نمیشود و حتی مطرح کردن ممکن است موجب رای منفی به نمایندگان شود.
۶. مردان مدافع حقوق مردان، متهم به تحجر و بازنده بودن میشوند
پژوهشها نشان دادهاند مردانی که درباره تبعیضهای جنسیتی علیه خود سخن میگویند، ۲.۵ برابر بیشتر با طرد اجتماعی و برچسبزنی مواجه میشوند [۱۲]. حامیان حقوق مردان بیشتر به عنوان افرادی بازنده در اقتصاد و روابط با زنان متهم میشوند و عقدهای و متحجر خوانده میشوند. حتی پژوهشگران برجستهای چون وارن فارل و جردن پیترسون به عنوان حامیان حقوق مردان از این اتهامات در امان نیستند.