به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ تمدن اسلامی فراتر از مرزهای چند کشور محدود، از اقیانوس اطلس در غرب تا هند و چین در شرق و از شمال و غرب آفریقا در جنوب تا آسیای مرکزی و… رااحاطه کرده است.این منطقه همچنین با تمدنهای کوچک دیگری از سایر ملل در سراسر جهان در تعامل بوده و آنها را جذب کرده و با آلترناتیوهای جدید اخلاقی و معنوی معرفی کرده است.معرفی دقیق ملتی که بیشترین سهم را در شکلگیری و گسترش اسلام داشته، کار دشواری است. عربها بهعنوان اولین کسانی که در راستای گسترش دستورات الهی قرآن اقدام کردند، شناخته میشوند، اما آنها تنها نبودند و فارسها، بربرها، مغولها و عثمانیها نیز نقش مهمی در این زمینه داشتند. تمام دستاوردهای مادی و فرهنگی که از طریق اسلام بهعنوان کاملترین شیوه زندگی بهدست آمده، توسط ملل بالکان، بهویژه آلبانیاییها و بوسنیاییها، کسب شده است.نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود، روابط گسترده تجاری، سیاسی و نظامی ملل بالکان با شرکای مسلمانشان است. تبادل هیئتهای رسمی و مهاجرتهای فردی و گروهی از دیگر ویژگیهای روابط قوی میان آنهاست. اما روابط ملل بالکان با عثمانیها، در مقایسه با دیگر مسلمانان، طولانیتر و عمیقتر بوده و از اواخر قرن پانزدهم تا جنگهای بالکان در سال ۱۹۱۲ ادامه داشته است.
روابط میان ملل بالکان، بهویژه آلبانیاییها و اعراب، از دیرباز وجود داشته و حتی قبل از دوره مسیحیت، جهان عرب نقش مهمی در پدیده آلبانی و بوسنی ایفا کرده است بهویژه در پذیرش سریع اسلام. با این حال، این واقعیتها هیچگاه مورد توجه مؤسسات تحقیقی و محققان قرار نگرفته است.
این مسأله بهدلیل پیچیدگیهای آن است؛ زیرا جنبههای جامعهشناختی، قومی، فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیکی و مذهبی در آن دخیل هستند. غرضورزیهای سیاسی و فرضیات نادرست بهعنوان اطلاعات صحیح تاریخی مطرح شده و تبدیل به بخشی از مواضع رسمی در خصوص اسلام شدهاند.
ورود اسلام به منطقه بالکان تحولات گستردهای در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه داشت. سلاطین عثمانی با تأسیس مدارس اسلامی، انتقال هنر معماری اسلامی و گسترش شبکههای تجاری موفقیتهایی کسب کردند. با این حال، به دلیل ویژگیهای خاص مردم شبه جزیره بالکان، شامل تنوع فرهنگی، مذهبی و زبانی و همچنین شرایط جغرافیایی، عثمانیها نتوانستند حضوری مداوم و پایدار داشته باشند. آنها تنها در کشور آلبانی موفق به مسلمان کردن اکثریت مردم شدند، اما در سایر مناطق به دلیل آزادیهای بیش از حدی که برای مسیحیان و یهودیان قائل شدند و همچنین تمرکز بر حفظ ظواهر اسلامی و گرایش دولتمردان ترک به لذایذ دنیوی که با روح واقعی اسلام همخوانی نداشت، با ناکامی مواجه شدند.
پذیرش اسلام توسط بخش قابل توجهی از مسیحیان آلبانی روندی نبود که همیشه بدون واکنش باشد. یکی از اشکال مقاومت در برابر نفوذ اسلام، مسیحیت پنهان بود که به معنای پذیرفتن ظاهری اسلام برای معافیت از پرداخت مالیات و برخورداری از حقوق برابر با مسلمانان بود. از مهمترین عوامل ناکامی عثمانیها میتوان به عدم توانایی در تسخیر دلهای ملل مغلوب و سرکوب مخالفان با خشونت اشاره کرد.
همچنین، کینه دیرینه و خشم شدید اروپاییان از مسلمانان و تعصبات مذهبی آنها نسبت به مردم کشورهای اسلامی موجب شد که مردم اروپا در انتظار فرصتی برای انتقامگیری و رهایی از اسلام باشند. تنوع زبانی و نوع زندگی و ویژگیهای خاص جغرافیایی منطقه نیز مانع دیگری برای اتحاد کشورهای بالکان بود. یکی از بزرگترین ضعفهای دولت عثمانی این بود که نتوانست از اسلام به عنوان عاملی برای اتحاد مردم بهرهبرداری کند.
محمد امین یلماز، معمار و پژوهشگر آثار ترکی بر اساس تحقیقات و پژوهش های خود معتقد است مساجد در منطقه بالکان به دلایل سیاسی تخریب شده یا به کلیسا تبدیل گشتهاند تا هویت مسلمانی و ترکها را از بین ببرند. وی می گوید: تعداد زیادی از مساجد این منطقه، به ویژه در یونان، دستخوش تخریب یا تغییر کاربری شدهاند و حدود ۳۰ ساختمان در اوکراین، گرجستان و ارمنستان نیز به کلیسا تبدیل شدهاند.
بلغارستان
یکی از کشورهای حوزه بالکان بلغارستان است که ۶۴ درصد جمعیت آن مسیحی و ۱۰ درصد از بلغاری ها مسلمان هستند.بلغارستان با وجود اینکه اکثریت جمعیت آن مسیحی هستند، میزبان چندین مسجد معروف و تاریخی است که نمایانگر حضور طولانی مدت مسلمانان در این کشور میباشد.
مسجد بایازید دوم، که به عنوان مسجد قدیمی نیز شناخته میشود، یکی از قدیمیترین مساجد بلغارستان و از مهمترین یادگارهای دوره عثمانی به شمار میرود. این مسجد در شهر پلوودیو واقع شده و بهطور رسمی در سال ۱۳۶۴ میلادی ساخته شده است. معماری زیبا و فضای تاریخی این مسجد آن را به یکی از جاذبههای مهم تبدیل کرده است.
مسجد بانیا باشی در پایتخت بلغارستان، صوفیه، قرار دارد و یکی از مهمترین مساجد این کشور است. این مسجد در قرن شانزدهم توسط معمار مشهور عثمانی، معمار سنان، ساخته شده و همچنان فعال است و یکی از معدود مساجد باقیمانده از دوران عثمانی در صوفیه به شمار میرود.
علاوه بر این مساجد، مساجد دیگری نیز در بلغارستان وجود دارند که نشاندهنده حضور و تأثیر تمدن اسلامی در این کشور هستند. برای مثال، مسجد اسماعیل آقا در گوتسه دلچف و مسجد عثمان پازواناوغلو در ویدین، هر دو به دوران عثمانی تعلق دارند و با وجود تغییرات فرهنگی، هنوز به عنوان بناهای مهم اسلامی شناخته میشوند.این مساجد نه تنها از لحاظ مذهبی اهمیت دارند، بلکه به عنوان آثار تاریخی و معماری، نمایانگر دوران حضور امپراتوری عثمانی در بلغارستان و ارتباط فرهنگی و دینی این کشور با دنیای اسلام هستند. با توجه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از این مساجد به موزهها یا آثار تاریخی تبدیل شدهاند، اما همچنان نمادهای مهمی از تاریخ چندفرهنگی بلغارستان به شمار میروند.
کوزوو
یکی دیگر از کشورهای حوزه بالکان، کوزوو است که در سال ۲۰۰۸ از صربستان استقلال خود را اعلام کرد، اما صربستان این استقلال را به رسمیت نشناخته است. بیشتر جمعیت این جمهوری را آلبانیتبارها تشکیل میدهند، در حالی که ۴ درصد از جمعیت را صربها و ۴ درصد دیگر را اقوام مختلف تشکیل میدهند. دین اکثریت مردم اسلام است، اما اقلیتهای ارتدوکس و کاتولیک و دیگر ادیان نیز در این منطقه زندگی میکنند.
یکی از قدیمیترین مساجد شهر گنیلان در جنوبشرقی کوزوو، «مسجد آتیک» است که بهعنوان نماد تاریخی و مذهبی این منطقه شناخته میشود. مسجد تاریخی آتیک در دوره عثمانی و در قرن هفدهم میلادی با معماری سنتی اسلامی و تحت تأثیر معماری بالکان ساخته شده و بهعنوان نخستین مسجد این کشور محسوب میشود.
گنبد مرکزی و مناره باریک این مسجد با طراحی کلاسیک، در این منطقه خود را بهخوبی نمایش میدهد. ساخت این مسجد با استفاده از سنگ و آجر با روکش ساده انجام شده است. تزئینات داخلی مسجد شامل نقوش هندسی و خطاطیهای اسلیمی است.در سال ۱۹۹۳، در جریان جنگهای داخلی اروپا، بخشی از ساختمان مسجد، از جمله فانوس قدیمی آن، تخریب شد، اما بعداً تحت مرمت و بازسازی قرار گرفت. این مسجد در طول تاریخ بارها مورد بازسازی قرار گرفته است.امروزه مسجد آتیک با معماری و ساختار قدیمی خود، یکی از مراکز فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و گردشگری مسلمانان گنیلان به شمار میرود. نمازهای جماعت هر روز در این مسجد برگزار میشود و فعالیتهای جنبی و فرهنگی آن نیز یکی از نقاط قوت آن به شمار میآید.
بوسنی و هرزگوین
یکی از کشورهای دیگر حوزه بالکان بوسنی و هرزگوین است.اسلام از طریق جاده ابریشم و به وسیله تاجران ایرانی به این منطقه راه یافته است و در قرن دهم میلادی در جزیره بالکان وجود داشته است. آثار باستانی متعددی وجود دارد که حضور ایرانیان را در آنجا نشان میدهد. وجود مساجد تاریخی در این منطقه، گسترش جمعیت مسلمانان در بالکان را نشان می دهد. یکی از این مساجد، مسجد تاریخی کوشلات است که بر فراز دره رودخانه درینجاکا و بر روی صخرهای سرسبز به ارتفاع ۵۰۰ متر واقع شده است و بهعنوان یکی از خارقالعادهترین بناهای تاریخی بوسنی و هرزگوین شناخته میشود. این مسجد که یکی از قدیمیترین مساجد کشور به شمار میآید، بهگونهای از دامنه کوه به نظر میرسد که گویی در آسمان معلق است و به همین دلیل مردم محلی آن را «مسجد معلق در آسمان» لقب دادهاند.دسترسی به این مسجد آسان نیست و برای رسیدن به آن نیاز به حدود نیم ساعت پیادهروی در مسیرهای باریک از میان جنگلهای انبوه است. این مسیر تجربهای بینظیر را برای گردشگران و بازدیدکنندگان فراهم میکند که ماجراجویی پیادهروی در طبیعت را با هیجان رسیدن به قلهای مشرف به مناظر نفسگیر ترکیب میکند.
اگرچه به دلیل موقعیت دورافتادهاش، نمازهای روزانه به طور منظم برگزار نمیشوند، اما در ماه رمضان میزبان اجتماعات بزرگی است و نماز جمعه در آنجا برگزار میشود، و بدین ترتیب نقش معنوی خود را که بیش از پنج قرن قدمت دارد، حفظ میکند. این مسجد نیز از ویرانیهای جنگ در امان نماند و مانند صدها مسجد دیگر در طول جنگ بوسنی (۱۹۹۲-۱۹۹۵) توسط نیروهای صرب سوزانده شد.مقامات بوسنی، این مسجد را مرمت کرده و در سال ۲۰۱۳ برای عبادت بازگشایی کردند. امروزه، مسجد کوشلات به عنوان یک بنای مهم که تقدس تاریخ را با شکوه طبیعت ترکیب میکند، پابرجاست و با وجود همه چالشها، بر ریشهدار بودن هویت اسلامی در بوسنی تأکید میکند.