کد خبر: 1846
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۸
الجندر:الأبعاد الاجتماعیة والثقافیة»

پیام خانواده - فمینیست‌های موج دوم برای اولین بار، میان دو مفهوم «جنس» و «جنسیت» تمایز قائل شدند. مفهوم «جنسیت» در اوایل دهه ۱۹۷۰ بود که متولد شد. اوکلی در کتاب خود با عنوان جنس، جنسیت و جامعه، «جنس» را، تفاوت‌های مرتبط با اندام‌های تناسلی و کارکرد تولیدمثلی آنها تعریف می‌کند و «جنسیت» را به فرهنگ مرتبط می‌داند که طبقه‌بندی اجتماعی مردانه/ زنانه را ایجاد می‌کند.

به گزارش پیام خانواده، دکتر فاطمه عقیلی در یادداشت خود با عنوان نگاهی به کتاب الجندر: الأبعاد الإجتماعیه و الثقافیه چنین می نویسد:

در ورود «جنسیت» درجهان عرب به‌ سادگی نبود و پس از طی مراحل و سالیانی این واژه مقبولیت یافت. درادبیات و جهان عرب تا مدت‌ها این واژه حامل معنای روشن و واضحی نبود تا اینکه دانشوران جهان عرب توانستند متناسب با فرهنگ، جامعه و آداب و رسوم سنتی خود تعریفی را ارئه نمایند. البته تا به امروز واژه «جنسیت» و معادل‌های آن معانی متعددی را حمل می‌کند، و اتفاق بر واژه معینی وجود ندارد.

در این راستا قصد داریم نگاه اجمالی به کتاب مهم وتاثیرگذار «الجندر[1]:الأبعاد الاجتماعیة والثقافیة» به نویسندگی خانم دکتر عصمت محمد حوسو، بیندازیم.

نگارنده در مقدمه این کتاب، اولین و مهم‌ترین هدفش از تألیف آن را پُرکردن خلأ شدید مربوط به کتاب‌ها و مراجع مرتبط با مفهوم «جنسیت» به زبان عربی می‌داند. همچنین، در صدد ارائه تعریفی جامع و یکپارچه از مفهوم «جنسیت» است تا بتوان بین مفهوم «جنسیت» و «جنس» تمایز قائل شد. وی مفهوم «جنسیت» را فرآیندی اجتماعی و فرهنگی می‌داند که به طور مداوم تولید و تکثیر می‌شود و سیستمی است برای به هم پیوستن شیوه‌های روزمره که به طور مستقل از افراد انجام می‌شود.

نویسنده این کتاب معتقد است دست‌یابی به عدالت جنسیتی مستلزم تغییر شیوه‌های جامعه‌پذیری درهمه نهادها به سمت تعادل جنسیتی است. بنابراین، عدالت جنسیتی فقط در صورتی اعمال می‌شود که از محدودیت‌هایی که مانع آن است، رهایی شویم (مقدمه کتاب، ص10).

این کتاب دارای پنج فصل است؛ فصل نخست، به توسعه تاریخی مفهوم «جنسیت» می‌پردازد و با نظر به این مطلب که مفهوم «جنسیت» در آن دوره برجسته نبوده است دیدگاه اندیشمندان مهمی همچون ارسطو، افلاطون، سقراط، توماس هابز، جان لاک، ژان ژاک روسو و نیز ابن‌خلدون را درباره نقش و جایگاه زنان و مردان بررسی می‌کند.

فصل دوم، از مفهوم «جنسیت»، مؤلفه‌های آن و ابعاد اجتماعی و فرهنگی‌اش سخن می‌گوید و نشان می‌دهد چگونه می‌توان با عرضه دیدگاه‌هایی که مفهوم «جنسیت» را تفسیر می‌کند، آن را از مفهوم «نوع بیولوژیکی» (جنس) متمایز کرد.

فصل سوم به شکل‌گیری اجتماعی مفهوم «جنسیت» و چگونگی رشد آن از طریق جامعه‌پذیری و نهادهای مختلف مرتبط با آن، از جمله خانواده، آموزش و مدرسه، و دوستان می‌پردازد. دراینجا نشان می‌دهد که چگونه ادراک جنسیت شکل می‌گیرد. سپس مراحل شکل‌گیری جنسیت در بین افراد و فرآیندهای تعیین‌کننده شکل‌گیری آن و نقش این فرآیندها در جهت‌دهی رفتار منعکس می‌شود. همچنین، نقش پدرسالاری در پیدایش و توسعه مفهوم «جنسیت» در جوامع را بررسی می‌کند.

در فصل چهارم کلیه گرایش‌های نظری به مفهوم «جنسیت» و ابعاد آن بررسی می‌شود. نویسنده نظریه‌ها را در چهار گروه دسته‌بندی می‌کند که هر کدام این مفهوم را از منظری می‌کاوند؛

گروه اول: توسعه مفهوم «جنسیت» از دیدگاه زیست‌شناختی؛ گروه دوم: تکامل مفهوم «جنسیت» از دیدگاه روان‌شناختی؛ گروه سوم: دیدگاه اجتماعی در توسعه مفهوم «جنسیت»؛ گروه چهارم: بازتاب دیدگاه فمینیستی درباره مفهوم جنسیت.

در فصل پنجم اهمیت ترکیب مفهوم «جنسیت» در سطح نهادی، و برخی راهکارها برای درک صحیح مفهوم «جنسیت»، در سطح فردی و نهادی را بیان می‌کند.

این کتاب از سوی انتشارات دار الشروق در اردن و در سال2009 منتشر،وبه عنوان یکی از مهمترین کتاب‌ها در حیطه مطالعات جنسیت شناخته شد.

[1] . جنسیت

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 9 =