کد خبر: 17393
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۰
عقلانیت حوزه در برابر مکر ادراکی هوش مصنوعی

حوزه علمیه اگر قرار بود با باد هیجان‌ها و موج‌های پرزرق‌وبرق بلرزد، تا امروز چندین‌بار به زانو درآمده بود. اما آن‌چه این نهاد را ماندگار ساخته، ندویدن کورکورانه پشت سر مدرنیته، که درنگی حکیمانه و ورودهای عمیق و تمدن‌ساز در بزنگاه‌های تاریخی است.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ در این سال‌ها، عادت کرده‌ایم که هر کس درکی سطحی از یک مفهوم غربی به دست آورد، بی‌آن‌که تبار معرفتی‌اش را بشناسد، حوزه علمیه را به بزدلی و عقب‌ماندگی متهم کند. گویی ژست روشنفکری و دغدغه‌مندی جز با لگد زدن به نهاد دین و تدیّن به دست نمی‌آید!

نویسنده یادداشت «از تحریم میکروفون تا هوش مصنوعی» هم دچار همین شتابزدگی فکری شده‌اند. قیاسی ساده‌انگارانه و با نگاهی تک‌بعدی که بی‌توجه به عمق ماجرا، حوزه را در برابر تکنولوژی به ترس متهم کرده‌اند. اما سؤال این است که چه کسی گفته که تأمل در برابر تکنولوژی، ترس است؟ آیا تدبیر، سنجش و تحلیل، از شاخصه‌های عقلانیت نیست؟ یا باید به هر محصول غربی آغوش گشود؟ مگر هر که زودتر دوید، عاقل‌تر بود؟ مگر هر که با شتاب وارد میدان شد، پیشرفته‌تر شد؟

بارها دیده‌ایم که جوامعی که بدون درک ابعاد پنهان و لایه‌های معرفتی فناوری‌های مملو از اغراض ناشناخته، شتابزده به استقبال آن رفته‌اند، نه تنها پیشرفت نکرده‌اند بلکه دچار انفعال هویتی و وابستگی ساختاری نیز شده‌اند.

رهبر حکیم این امت، بارها بر لزوم ورود تخصصی، زیرساخت‌محور، آینده‌نگر، بومی‌ساز، راهبردی و با نگاه تمدن‌ساز به حوزه‌ی هوش مصنوعی تأکید فرموده‌اند. ایشان هرگز حوزه را به انکار فناوری دعوت نکرده‌اند که به شناخت عمیق و بازتعریف آن بر مدار حکمت اسلامی فراخوانده‌اند.

اگر ایشان در رأس جمهوری اسلامی چنین نگاهی دارند، چگونه است که برخی با ژست انقلابی‌گری و دلسوزی، حوزه را عقب‌مانده، ترس‌خورده، محافظه‌کار، واکنشی و همیشه دیرپذیر می‌خوانند؟

نکته دیگر آن‌که نمی‌توان با مشاهده‌ی چند مؤسسه یا نهاد منفعل، بر کل حوزه‌های علمیه حکم راند. مقایسه‌ی حوزه با مصادیق موضعی، نوعی قیاس مع‌الفارق و تقلیل‌گرایی در تحلیل نهاد دینی است. در دل همین حوزه، مراکز آینده‌پژوهی، هوش مصنوعی اسلامی، فقه فناوری و مطالعات شناختی در حال فعالیت‌اند؛ ولی طبیعتاً رشد در این میدان‌ها، نیازمند زمان، عمق، و عبور از مقدمات نظری و زیرساختی است.

آن‌که امروز از بیرون گود، «ترس» را بر قامت حوزه می‌دوزد، از «مکر ادراکی» و مهندسی شناختی نهفته در لایه‌های پنهان هوش مصنوعی هیچ نمی‌داند. هوش مصنوعی، فقط چت‌بات و ابزار نگارش مقاله نیست؛ بلکه کارخانه مهندسی ادراک و اختیار، سازماندهی عاطفه، و بازنویسی فهم بشر است. این‌که برخی، بدون فهم این لایه‌ها، حوزه را به تعلل متهم می‌کنند، دقیقاً نشانه‌ی همان شیفتگی خام و ساده‌لوحانه نسبت به تکنولوژی و تکنوکراسی است‌.

ما با ابزار مخالف نیستیم؛ با آن فکری مخالفیم که ابزار را بر انسان مسلط می‌کند. این نوع نگاه، تفاوت است میان تحول‌پذیری و انحلال. هوش مصنوعی امروز در حال بازتعریف انسان است. در حال بازطراحی رابطه‌ی انسان با خانواده، دین، جنسیت و هویت است. پس طبیعی‌ست که حوزه، به عنوان آخرین سنگر هویت اسلامی، در مواجهه با این اژدهای هزارچهره، محتاط، متفکر و راهبردی عمل کند.

پروژه‌ی آینده‌پژوهی اسلامی، دقیقاً ناظر به همین مسأله است؛ بازخوانی مفاهیم عدالت، علم، اختیار، فقه و جامعه در بستر دنیای الگوریتمی. آن‌کس که درگیر کلیشه‌ی «ترس سنت از مدرنیته» است، هنوز در پارادایم روشنگری سده نوزدهمی متوقف مانده است.

حوزه علمیه اگر قرار بود با باد هیجان‌ها و موج‌های پرزرق‌وبرق بلرزد، تا امروز چندین‌بار به زانو درآمده بود. اما آن‌چه این نهاد را ماندگار ساخته، ندویدن کورکورانه پشت سر مدرنیته، که درنگی حکیمانه و ورودهای عمیق و تمدن‌ساز در بزنگاه‌های تاریخی است.

در روزگاری که عقل بشر غربی، در هوش مصنوعی نیز به ورطه‌ی پوچی، انتحار اخلاق و حذف انسان می‌غلتد، این حوزه است که با تأملات قرآنی، تفکّر توحیدی و فلسفه‌ی متعالیه، می‌تواند نقشه‌ی تعالی و تکامل انسان را ترسیم کند؛ و آن‌که عمق این راه را نمی‌فهمد، بهتر است دست‌کم، با احکام ساده‌ی تقوا و انصاف، به این قله هزارساله جسارت نکند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =