به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ صدای زنگ مدرسه، ناله یک بیمار، یا جشن تولد یک کودک... همه اینها در خانههایی که پدر یا مادر در زنداناند، رنگ دیگری دارد. خانههایی که اعضایش مرتکب جرمی نشدهاند، اما مجازات میکشند؛ محروم از نگاه جامعه، خدمات حمایتی، و حتی همدلی همسایگان. خانواده زندانیان، آسیبدیدگانی خاموشاند که کمتر کسی از زخمهایشان میپرسد.
خانوادههایی که هم قربانیاند، هم متهم
در جامعهای که زندانی را تنها به چشم «مجرم» میبیند، خانوادهاش نیز ناآگاهانه در کنار او طرد میشوند. همسرانی که با یک حقوق بخور و نمیر تنها ماندهاند، کودکانی که در مدرسه بهخاطر پدرشان تمسخر میشوند و مادرانی که مجبورند بار نانآوری و حفظ آبرو را همزمان به دوش بکشند.
خانم «ن.س» همسر یکی از زندانیان مالی در تهران میگوید:
«ما حتی از اقوام درجهیک هم طرد شدیم. گویی زندان شوهرم، ننگی برای همه بود. اما کسی نمیپرسد او چرا به این روز افتاد و ما چه گناهی کردیم؟»
آمارها چه میگویند؟
براساس آمار رسمی سازمان زندانها، بیش از ۲۰۰ هزار زندانی در کشور وجود دارند که بهطور متوسط هر کدام دارای ۳ تا ۴ عضو خانواده هستند. این یعنی دستکم ۶۰۰ هزار نفر درگیر تبعات مستقیم حبس یکی از اعضای خانوادهاند؛ از مشکلات روانی گرفته تا فقر اقتصادی و انزوای اجتماعی.
روز نسیم مهر؛ چقدر کاربردی است؟
در 5خرداد هر سال، مراسم نمادینی برگزار میشود؛ از سخنرانی مسؤولان گرفته تا توزیع بستههای معیشتی. اما پرسش اساسی این است: آیا با یک بسته غذایی یا کارت هدیه، میتوان درد چندساله خانوادهای را درمان کرد که هیچ منبع درآمد، بیمه، حمایت روانی یا امنیت اجتماعی ندارد؟
جامعهشناس و پژوهشگر مسائل خانواده، معتقد است:
«نسیم مهر نباید صرفاً مناسبتی نمادین بماند. نیاز است این موضوع در قالب سیاست اجتماعی دیده شود؛ یعنی حمایت حقوقی، اقتصادی، روانشناختی و رسانهای مستمر برای این خانوادهها تعریف شود.»
تبعیض چندلایه؛ زن بودن، فقیر بودن، تنها بودن
زنان بیشترین قربانیان خاموش این وضعیتاند. اغلب همسران زندانیان، فاقد مهارت شغلی یا پشتوانه مالیاند. از سویی، نگاه سنتی جامعه، زنِ بدون شوهر را با سوءظن مینگرد. زنانی که باید هم کار کنند، هم فرزند تربیت کنند و هم آبروی اجتماعی خانواده را حفظ کنند.
خانم «م.الف» ساکن یکی از محلات جنوب شهر مشهد میگوید:
«همه میدانند شوهرم در زندان است. هیچکس خانهاش را به ما اجاره نمیدهد. پسرم در مدرسه مورد تمسخر قرار گرفت و دیگر نرفت. کار میکنم اما درآمدم فقط پول اجاره خانه میشود.»
کودکان در حاشیه؛ قربانیان بیصدا
کودکان خانواده زندانیان، آسیبپذیرترین گروه هستند. آنها نه تنها با فقر مالی و نبود والدین مواجهاند، بلکه اغلب دچار احساس شرم، انزوا و طردشدگی میشوند. بسیاری از این کودکان، ترک تحصیل میکنند یا به سمت کار کودک، بزهکاری یا افسردگی کشیده میشوند.
کارشناسان تأکید میکنند که اگر دولتها نتوانند حمایت ساختاری از این کودکان داشته باشند، این بیتوجهی میتواند هزینههای اجتماعی بسیار سنگینی برای آینده کشور به همراه داشته باشد.
چه باید کرد؟
در کنار برنامههای مناسبی مانند بستههای حمایتی یا جشنوارههای نسیم مهر، نیازمند اقدامات زیر هستیم:
-
حمایت قانونی: قانونگذاری برای پوشش بیمهای خانوادههای زندانیان، حمایت از زنان سرپرست خانوار، و آموزش رایگان فرزندان آنها.
-
آگاهیرسانی رسانهای: شکستن تابوی اجتماعی طرد خانواده زندانیان از طریق برنامههای مستند، سریالها، و گفتوگوهای رسانهای.
-
توانمندسازی اقتصادی: ارائه آموزشهای فنی و اشتغالزایی برای زنان این خانوادهها از طریق مشاغل خانگی، تعاونیها و کسبوکارهای کوچک.
-
خدمات روانی و مشاورهای: ارائه خدمات مشاوره رایگان به اعضای این خانوادهها، خصوصاً کودکان، برای ترمیم آسیبهای روانی و تربیتی.
-
افزایش پوشش خیریهها: تشویق سازمانهای مردمنهاد برای فعالیت تخصصی در این حوزه با حمایت قانونی و مالی.
سخن پایانی
روز نسیم مهر میتواند نقطه عطفی باشد، اگر از یک مراسم نمادین فراتر رود و به مطالبهای اجتماعی برای تدوین سیاستهای حمایتی بدل شود. خانوادههای زندانیان، بخشی از جامعهاند که اگر به حال خود رها شوند، حلقه معیوب فقر، جرم و طرد اجتماعی استمرار مییابد.
دغدغه عدالت اجتماعی ایجاب میکند تا این خانوادهها نه بهعنوان «حاشیه»، بلکه بهعنوان «قلب مسأله اجتماعی» دیده شوند. سرمایهگذاری برای حمایت از آنان، سرمایهگذاری برای آیندهای با عدالت بیشتر، امنیت اجتماعی بالاتر و خانوادههایی پایدارتر است.