ناباروری را به عنوان ناتوانی در باروری پس از یکسال آمیزش جنسی منظم و بدون پیشگیری تعریف کرده اند. بیش از نیمی از دلایل ناباروری را می توان به دلیـل مشـکلات مـرد و یـا در ارتباط یک زن و مرد دانست. (367: 2004, Lipshultz & Brugh).
ناباروری یکی از بحرانهای زندگی به شمار میرود که استرس زیادی بر زوجهای نابارور وارد میکند و میتواند از راههای مختلف، سلامت روانی آنها را تهدید نماید. ناباروری میتواند باعث اختلال در کیفیت زندگی زناشویی و کاهش صمیمت و ترس از پایان رابطه زناشویی، درماندگی و گاهی تظاهرات افسردگی بالینی و سایر اختلالهای روانی شود. پژوهشها نشان دادهاند که تجربه استرسزای ناباروری با طیف گسترده آسیبهای روانشناختی از جمله کاهش سطوح عزت نفس، افزایش سطح تنش، اضطراب، افسردگی، عصبانیت، احساس حقارت، احساس ناکارآمدی، اختلال کارکرد جنسی و مشکلات زناشویی ارتباط دارد.
تاثیر روانشناختی ناباروری بر زندگی زناشویی زوجین نابارور اغلب با کشمکشها و درگیریهای خانوادگی همراه است. در بررسیهای بسیاری؛ افراد نابارور، نارضایتی بیشتری را نسبت به خود و ازدواجشان اظهار کردهاند. دیویس به بررسی اثرهای ناباروری بر روابط شخصی، بین فردی و اجتماعی پرداخته و کنارهگیری اجتماعی و استرس بیش از اندازه را در ارتباطهای زناشویی، بین فردی و اجتماعی پیامد آن میداند.
امروزه متخصصان ناباروری، روشهای گوناگونی را برای درمان زوجهای نابارور به کار میبرند. درمان با روشهای نوین باروری، پیچیده و با استرس فراوان همراه است بطوریکه استرس و پیامدهای روانی آن ممکن است عامل مزاحمی در موفقیت درمانی ناباروری به شمار رود.
مسترز و همکاران (1987) اقدامات و درمانهای پزشکی را برای دورهای کوتاه هر چند که بسیار دشوار باشند، قابل تحمل میدانند ولی درمانهای پزشکی برای بیماریهای بلندمدت را بسیار طاقتفرسا میشمارند. از اینرو باید برای بیمارانی که دارای بیماریهای مزمن هستند، خدماتی که افزون بر درمان پزشکی به بهبود کیفیت زندگی آنان میانجامد، همچون خدمات مشاوره و رواندرمانی در کلینیکهای ناباروری، ارایه شود. پژوهشهای انجام شده در زمینه کیفیت زندگی زنان نابارور نیز مشاوره و مداخلههای روانی را لازمه کمک به این گونه زنان دانستهاند.
شناخت کیفیت زندگی و تاثیر مداخلات درمانی (روانپزشکی و روانشناسی) در افراد نابارور میتواند گام موثری در رسیدن به این اهداف و مقدمه پژوهشها و بررسیهای دقیقتر و کاملتری در این زمینه در کشور باشد. به نظر میرسد نارضایتی زناشویی در زنان بیش از مردان است که شاید مربوط به علاقه زیاد زنان به داشتن فرزند در مقایسه با مردان باشد.
همچنین میزان رضایتمندی زناشویی در گروه تحصیلی دیپلم و بالاتر بیشتر است و درمانهای روانپزشکی و مشاورهای بیشترین تاثیر را در این گروه داشته و افزایش رضایتمندی از زناشویی را به دنبال داشته است. درمانهای روانپزشکی (دارویی – رواندرمانی) در زنان خانهدار بیش از زنان شاغل، در گروه سنی 25-19 سال بیش از سایر گروههای سنی و همچنین در کسانی که طول مدت ناباروری آنان کمتر از پنج سال بوده، موثرتر واقع شده و افزایش بیشتر رضایتمندی زناشویی را در پی داشته است.
میان رضایتمندی زناشویی با علت ناباروری رابطه معناداری وجود ندارد، در صورتی که درمانهای روانپزشکی (دارویی – رواندرمانی) بیشترین تاثیر را در رضایتمندی زناشویی در علت نامشخص و کمترین تاثیر را در هر دو علت نازایی زنانه و مردانه داشته است. لینک و دارلینگ (1986) نارضایتی زناشویی را در علت زنانه بیشتر گزارش نموده است. به نظر میرسد که در علت زنانه، زنان بیشتر تحت درمانهای ناباروری قرار میگیرند، بنابراین استرس بیشتری را تحمل کرده، افسردگی و نارضایتی زناشویی بیشتری را در مقایسه با همسرانشان نشان میدهند.
لی، سان، چائو (2001) در زنان با هر دو علت زنانه و مردانه ناباروری، رضایت زناشویی و جنسی کمتری در مقایسه با همسرانشان گزارش نمودند، در صورتی که از نظر رضایتمندی در مردان و زنان با علت ناشناخته تفاوتی دیده نمیشود. در علت زنانه در مقایسه با علت مردانه، زنان استرس بیشتر و عزتنفس و رضایتمندی کمتری دارند و این امر با یافتههای پژوهش لی و همکاران او، در ارتباط با رضایت زناشویی کمتر در هر دو علت ناباروری،
مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و فشار روانی مهم ترین و بیشترین مشکلاتی است که خانواده ه ای نابارور با آن روبرو هستند از آن رو محققین پیشنهاد می کنند که برنامه درمان ناباروری با درمان روحی و روانی همراه باشد.
افراد با استرس بیشتر، رضایتمندی زناشویی کمتری دارند. درمانهای روانپزشکی (دارویی – رواندرمانی) رضایتمندی افراد با استرس را افزایش میدهند. بیشترین تاثیر این درمانها در راستای افزایش رضایت زناشویی در گروه بدون استرس و استرس خفیف و کمترین تاثیر در گروه با استرس شدید دیده میشود. نتایج یک بررسی علمی نشان میدهد که استرس، تعارضات زناشویی را افزایش و عزت نفس (عملکرد جنسی، فراوانی این ارتباطات) را کاهش میدهد.
استرس در کاهش ارزیابی و رضایت از خود، صمیمیت و سلامتی موثر است و به ویژه در زنان، با هویت جنسی و خودبسندگی ارتباط دارد. زنان استرسهای بیشتری در هنگام درمان تجربه میکنند، در صورتی که مردان آسیبهای روانشناختی کمتر و عزتنفس و رضایت زناشویی بیشتری دارند. پترسون، نیوتاون و روسن گزارش کردند که زنان و همسرانشان که استرسهای اجتماعی یکسانی را تحمل میکنند در مقایسه با زوجهایی که استرسهای خفیف دارند، دارای سطح بالایی از رضایت و سازگاری زناشویی هستند. اگر هر دو زوج احساس مشابهی در والد شدن داشته باشند، رضایت از زندگی آنها افزایش مییابد. مردانی که نیاز بیشتری برای پدر شدن دارند رضایت زناشویی آنان بیشتر کاهش مییابد، در حالی که برخی از بررسیها رابطه میان استرس و ناباروری را تایید نمیکنند .
رضایتمندی زناشویی زوجهای نابارور کمتر از همسرانشان است. تفاوتهایی از لحاظ کنشهای جنسی میان زنان نابارور و بارور به دست نیامده است ولی در مردان نابارور مشکلات جنسی، کاهش رضایت و تحریک جنسی در مقایسه با مردان بارور وجود دارد. برخی بررسیها نیز عدم رضایت جنسی را در هر دو جنس نابارور گزارش نمودهاند. علایم روانشناختی به ویژه اضطراب در رضایت زناشویی موثر است و بهرهگیری از الگوی شناختی – رفتاری، افزایش و بهبود کنش و رضایت جنسی، کاهش افکار ناامیدی و افزایش مهارت و ارتباطات زناشویی را به دنبال دارد.
اثرات روانی ناباروری چیست؟ بیشترین میزان رضایت و حس خوشبختی میان زوج های جوانی که فرزند ندارند، دیده شده است، اما این تا چند سال اول زندگی است و پس از آن با ناباروری افسردگی و تنش در خانواده رو به فزونی مینهد.
تجربه ثابت کرده است مشارکت زن و شوهر در پرورش کودکان و تلاش برای هدفی مشترک و دوست داشتنی اغلب بنیان زندگی آنان را محکمتر میکند. این چنین است که گاه میبینیم فقدان کودک در زندگی یک زوج به سست شدن پایههای خانواده میانجامد.
اثرات روحی ناباروری
تحمل نداشتن فرزند و ماندن در کنار همسر برای بسیاری از همسران کابوس است، اما خیلیها از این واقعه برای خود فرصت ساختهاند. مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و فشار روانی مهمترین و بیشترین مشکلاتی است که خانوادههای نابارور با آن روبرو هستند.
زوج ها بهتدریج درگیر مسائلی مانند مشاجره درباره هزینههای درمان ناباروری ، کاربرد شیوههای مقابله ناکارآمد و مشکلات مربوط به فرزندخواندگی و حتی مشکلات مربوط به ازدواج مجدد میشوند. این روند نشان میدهد که در ایران برای بسیاری از همسران بچهدار نشدن مساوی است با بن بست و این بن بست به بهای خراب کردن تمام پلهای پشت سر به پایان میرسد.
ناباروری در مردان
اثرات ناباروری برای مردان
مشکلات روانی که پس ازآگاهی به نابارور بودن برای مردان پیش می آید عبارت است از:
- اضطراب
- نگرانی برای ازدست دادن قدرت جنسی و مردانگی
- نداشتن لیاقت جنسی
به طور کلی میتوان گفت آن فردی که نابارور است بدون شک احساس نقص و شرم میکند که اگر به آن توجه نشود، در خفیفترین حالت ممکن منجر به افسردگی، اضطراب و غیره میشود.
تشخیص ناباروری سؤالات زیادی درمورد مردانگی برای آقایان پیش می آورد و باعث احساس خجالت در آنها می شود. به عنوان مثال ناباروری مردان اغلب به مثابه اختلال درعملکرد جنسی محسوب شده و باعث شرم می شود. بسیاری ازمردم تصور می کنند مردان نابارور از عهده وظایف زناشویی خود برنمی آیند و این امر موجب افزایش احساس ناامنی در مردان نابارور می شود.
مشکلات روانی موجب تشدید ناباروری می شود
بررسیها نشان داده که اختلالات روحی و روانی در زنان ناباروری که با روشهای لقاح خارج رحمی تحت درمان قرار میگیرند، جدی است. از یک طرف مشکلات روانی باعث کاهش کارآیی جسمی و پاسخدهی بیمار به درمانهای طبی ناباروری میشود و از طرف دیگر ادامه تداوم ناباروری و شکستهای احتمالی در مراحل درمانی منجر به افزایش مشکلات روانی این بیماران میگردد.
با توجه به اهیمت موضوع سلامت روان و نقش آن در باروری، محققین پیشنهاد میکنند که برنامه درمان ناباروری با درمان روحی و روانی همراه باشد. باروری و تجربه حس مادری در زنان موجب احساس رضایت از خویش میشود و شادمانی و آستانه تحمل مشکلات را در آنان افزایش میدهد. ناباروری ضربه روانی شدیدی محسوب میشود که علاوه بر کاهش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس در زنان موجب بروز تنش در رابطه بین فردی، اجتماعی و زناشویی میشود.
تقویت سخت رویی
معمولا وقتی نتیجه مثبتی از درمانهای ناباروری حاصل نمیشود، زوجین و بویژه خانمها بشدت افسرده و ناامید میشوند. با توجه به اینکه درمانهای نازایی و ناباروری هزینه بر است و از لحاظ روحی فرد را بشدت تحت فشار قرار میدهد و زمانی که هنوز فرصتهای دیگری برای تکرار درمان ناباروری دارند، دیگر حاضر نیستند تن به انجام این کار بدهند.
مهمترین راه کار در چنین شرایطی، تقویت سخت رویی فرد است. چنانچه از ابتدای شروع درمانهای ناباروری درمانهای روانشناختی نیز برای افراد انجام شود و از روشهای واقعیت درمانی برای آنها استفاده شود در نتیجه افراد راحتتر پذیرای درمانهای مداوم میشوند.
بعضی افراد ناباروری را با هویت خود پیوند میدهند و آن را با باورهای منفی نسبت به خود تلفیق میکنند که خود باعث حس بیارزشی و بیکفایتی میشود، در نتیجه اگر بتوان این ارتباط را شکست مرز هویت فرد بهعنوان آن چیزی که هست و توانایی باروری را بهعنوان یک واقعه مستقل از آن جدا کرد، میتوان استرس و فشار روانی را به شکل موثری کاهش داد.
با نازایی خود کنار بیایید
تحمل نداشتن فرزند و ماندن در کنار همسر برای بسیاری از همسران کابوس است، اما خیلیها از این واقعه برای خود فرصت ساختهاند. در ادامه توصیههایی برای این همسران بیان میشود که برخی از آنها قابل تامل است:
آسودگی خاطر داشته باشید، چون آرامش روند درمان شما را تسریع میبخشد.
رابطه عاطفیتان با همسرتان را ارتقا بدهید، قبول کنید که همسرتان اگر بارور نمیشود احساس خشم و گناه میکند برای آنان تسلی خاطر باشید.
بیشتر با هم بخندید و تفریح کنید. نازایی ممکن است یاس و ناامیدی را به همراه بیاورد، تفریح و با هم بودن میتواند فشار روانی را بکاهد.
به هم مهلت بدهید. بسیاری از مراحل درمان نازایی زمانبرند، شاید شکست بخورید، اما اگر به طرف مقابل مهلت بدهید، او را به ادامه راه دلگرم میکنید.
سراغ علاقه و هدفتان بروید، یادتان بیاید که همه راهها به فرزند ختم نمیشود و شما صاحب آرمانها و ایده الهای بزرگی بودهاید که پیش از ازدواج در حسرت آنها بودید، حالا زمان مناسبی برای برنامهریزی در راه رسیدن به اهداف بزرگ زندگیتان است.
بالاخره اینکه سرزنش همسرتان سرزنش و بی انصافی در حق خودتان است، پزشکان از زوجهایی که طرف مقابلشان باردار نمیشود یا عقیم است غالبا میپرسند، آیا تنها هدفتان برای ازدواج با او داشتن فرزنده بوده است؟ مسلما زناشویی ابعاد گستردهای دارد که تنها یک بعد آن فرزندآوری است.
در موارد بسیار زیادی نقش روانی به عنوان یکی از علتهای ناباروری نادیده گرفته میشود که اگر به آن پرداخته شود، میتوان جلوی بسیاری از هزینهها را گرفت. افراد برای باروری اقدام میکنند، اما به لحاظ روانشناختی افراد ناخودآگاه عملی را انجام میدهند که درمانشان را سرنگون میکنند.
نتایج
ناباروری در دو طرف احساسهای مختلفی، چون خشم، ترحم و مسائل پیچیدهای را ایجاد میکند و در رابطه زناشویی اثر گذار است و حتی ممکن است سبب از بین بردن رابطه یا طلاق شود.
برخی پژوهش ها:
پژوهشگران، بروز رفتارهای تکانشی و خشم هـای پراکنـده، افسـردگی، احساس درماندگی و احساس بی ارزشی و بی کفایتی، اضطراب و تشویش به ویژه همراه بـا درمان های درازمدت و بعضًا ناموفق و باورهای منفی نسبت به خود را در مـورد ایـن افـراد گزارش کرده اند.
همچنین، نتایج پژوهش حاضر نشان داد کـه بـین همسـرآزاری جنسـی و اختلالات جنسی زنان نابارور رابطة معناداری وجود نداشت. نتیجة این تحقیق بـا پـژوهش (895: 2006, al et Cobb همخوانی نـدارد. براسـاس نظـر برخـی از صـاحبنظران، بنیـان بسیاری اختلالات جنسی که باعث ناباروری زنان میشود نوعی دوگـانگی حـل نشـده در مورد احساس مادرشدن و عقدة ادیپ است؛ هرچند که برخی دیگر از محققان، تعارضـات هویت جنسی را در این اختلالات دخیل دانسته اند و اعتقاد دارند که ناباروری خود میتواند روابط جنسی زوجین را تحتتأثیر قرار دهد. (سرگلزایی، 1380 :432 - 437
در پژوهش های گوناگون اکثر متخصصان میگوینـد که میان ناباروری و اختلالات جنسی رابطه وجـود دارد. ( lenzi et al;2003:72 (نابـاروری همچنین با کاهش فعالیت جنسی همراه است که این کاهش هرساله تعداد افـراد بـی فرزنـد را افزایش میدهد. (234: 2005, al et Nene (همسر زنان نابارور بیشتر از زنان بارور، از کـارکرد جنسی و رضایت زناشویی پایینتر همراه با کاهش سطح آندروژن خـون شـکایت مـیکننـد.
به طور کلی، پاسـخ نـدادن بـه نیازهـای جنسـی، نقـش مـؤثر و مهمـی در نرسـیدن بـه رضایتمندی مطلوب زوجین دارد. این درحالی است کـه بـی تـوجهی بـه نیازهـای جنسـی یکدیگر که به ناتوانی، بی میلی و یا سردمزاجی زوجین مربوط میشود با صدمه به روابط آنها، همسران را دچار عصبانیت و دلسردی به یکدیگر و زندگی میکند؛ و به تدریج موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه و درنهایت افسردگی میشود.
میـزان نابـارور همسـران زنـان درمیان همچنین) O'Brien et al, 2005: 32) (Monga, 2004) بالایی از مشکلات جنسی و ارتباطی گزارش میشود. (126: 2004, al et Monga (اختلالات جنسی ممکن است نقش سببی در ناباروری داشته و یا اینکه ممکن است خود پیامد اخـتلال دیگری از استرسهای روانشناختی در یک یـا هـردو زوج باشـد. (179: 2008, al et Alen(
براساس تحقیقات انجام شده شایعترین علل شناخته شدة ناباروری عبارتاند از آنـدرومتریوز، نقــص در اســپرماتوژنز، آســیب بــه لولــه هــای فــالوپ و عــدم تخمــک گــذاری. (سرگلزایی و دیگران، 1380 :45 (امروزه در بررسی عوامل مؤثر بر نابـاروری، نقـش مسـائل روانشناختی مورد مناقشه است ولی مسلماً متغیرهای روانزاد و سبک زندگی، تأثیر به سزایی در ایجاد آن دارند. (سرگلزایی و دیگران، 1380 :49
به طور کلـی، ناباروری، معضلات روانی و اجتماعی فرهنگی گوناگونی را به دنبال دارد. با توجه به این کـه تعدادی از افراد جامعه ایران نیز درمعرض این پدیده هستند و در زندگی خصوصی با مسائلی از قبیل بدرفتاری، بی توجهی، محرومیت اجتماعی، طلاق و جدایی روبه رو میشوند، شناخت مسائل و مشکلات این افراد و توجه به آثار روانی ــ اجتمـاعی نابـاروری اهمیـت ویـژه دارد.
همچنین، از آنجا که تأمین امنیت جسمی، عاطفی و روانـی زنـان از عوامـل مهـم در ثبـات و پایداری خانواده و جامعه محسوب میشود، بررسی ابعاد این پدیده میتواند بـه برنامـه ریـزان سیاستهای بهداشتی در طراحی فرایندهای ارتقای رضایتمندی زناشویی کمک شایانی کند.