کد خبر: 24086
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۱
الکل

خانواده به‌عنوان مهم‌ترین عامل پیشگیری یا سوق‌دهنده به مصرف مشروبات الکلی مطرح است و سبک والدگری نامناسب، تعارض‌های مزمن درون خانواده و فقدان حمایت عاطفی از این عوامل است.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، الکل نه یک محرک، بلکه یک ماده کندکننده قوی است که با تأثیر مستقیم بر مغز، توانایی‌های حیاتی فرد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. نوشیدن الکل در همه مکاتب دینی و اخلاقی الهی و غیرالهی مورد نهی قرار گرفته است، هرچند در برخی از مکاتب شدیدتر و در برخی دیگر کمتر. علاوه بر آن نوشیدن مداوم و همیشکی مشروبات الکی یک بیماری زیستی، روانی و اجتماعی است، اما هسته اصلی آسیب‌زایی آن، تخریب کارکرد روانی-شناختی و اضمحلال ساختار اخلاقی و اجتماعی فرد است که به نوبه خود، زمینه را برای آسیب‌های فیزیکی جبران‌ناپذیر فراهم می‌آورد.

اختلالات شناختی

الکل با هدف قرار دادن سیستم عصبی مرکزی، نخستین و مهم‌ترین تأثیرات خود را بر قوای روانی، شخصیت و اخلاق فرد برجای می‌گذارد. این آسیب‌ها، زیربنای فروپاشی اجتماعی و جسمی فرد هستند.

الکل با کند کردن فعالیت‌های مغز، مهارت‌های ذهنی و حرکتی فرد را به شدت کاهش داده و بر قوه تشخیص زمان، فاصله و مهم‌تر از همه، قضاوت اخلاقی تأثیر منفی می‌گذارد. این امر منجر به رفتار تکانشی، کاهش سرعت واکنش و ناتوانی در هماهنگی و فقدان هشیاری نسبت به مسئولیت‌ها می‌شود.فرد شراب خوار دچار بی‌تفاوتی نسبت به تعهدات کاری، تحصیلی، خانوادگی و حتی بهداشت شخصی خود می‌شود و وارد ورطه زوال اخلاقی می‌گردد.

اختلالات روانی و خشونت

مصرف الکل زمینه‌ساز تشدید یا ظهور اختلالات روانی جدی است. افسردگی، اضطراب مزمن، تحریک‌پذیری مداوم و اختلال خواب از شایع‌ترین عوارض مصرف درازمدت هستند. علاوه بر این، مطالعات متعددی تأیید کرده‌اند که مصرف الکل رابطه مستقیمی با بروز انواع رفتارهای ضداجتماعی و خشونت‌آمیز به‌ویژه در جوانان دارد. فرد در حالت مستی، کنترل بر هیجانات را از دست داده و تبدیل به یک عامل مخرب در محیط اطراف خود می‌شود.

مصرف الکل، یکی از عوامل اصلی زوال عقل (دمانس) و چروکیدگی مغز است. این آسیب‌های شناختی، توانایی فرد برای حل مسئله و یادگیری را مختل کرده و او را در چرخه معیوب اعتیاد و وابستگی جسمانی (الکلیسم) گرفتار می‌کند.

نوشیدن الکل به‌عنوان یک مسئله اجتماعی محوری، فراتر از فرد، بنیان‌های نظم اجتماعی را مختل کرده و ساختارهای اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی را دستخوش تغییرات منفی می‌کند.نظریات جامعه‌شناسی مانند دورکیم و هیرشی بر اهمیت پیوندهای اجتماعی تأکید می‌کنند. نتایج پژوهشی نشان داده‌اند که بین اعتیاد به الکل و سرمایه اجتماعی شامل مشارکت، حمایت، اعتماد و روابط شبکه اجتماعی یک رابطه معنادار و منفی وجود دارد. در جامعه‌ای که همبستگی ضعیف است و فرد به موفقیت‌های شغلی و آموزشی متعهد نیست، پیوند او با جامعه سست شده و تمایل به نقض مقررات (کج‌روی) و انحراف افزایش می‌یابد.

تخریب کانون خانواده مشکلات خانودگی

خانواده به‌عنوان اولین و مهم‌ترین عامل پیشگیری یا سوق‌دهنده به مصرف و یا اعتیاد به نوشیدن مشروبات الکلی مطرح است. سبک والدینی نامناسب، تعارض‌های مزمن درون خانواده و فقدان حمایت عاطفی، از عوامل معناداری هستند که فرد را به مصرف الکل سوق می‌دهند. تأثیرات الکل بر فرد نظیر پرخاشگری، عدم مسئولیت‌پذیری نیز به نوبه خود باعث افزایش درگیری و تنش در روابط عاطفی و خانوادگی شده و اغلب به طلاق و فروپاشی خانواده منجر می‌شود.

تداوم مصرف الکل که ریشه در ضعف قوای روانی و فروپاشی پیوندهای اجتماعی دارد، در نهایت هزینه‌های جسمی سنگینی را به فرد تحمیل می‌کند. این آسیب‌ها، پیامد نهایی یک بیماری مزمن هستند. مصرف مزمن مشروبات الکلی، سیستم‌های حیاتی را از کار می‌اندازد. کبد (سیروز کبدی)، پانکراس (پانکراتیت) و سیستم قلبی و عروقی (فشار خون بالا و نارسایی قلبی) از مهم‌ترین قربانیان هستند. این اختلالات نه تنها فرد را دچار درد و رنج جسمی می‌کنند، بلکه طول عمر و کیفیت زندگی او را به شدت کاهش داده و مانع از بازگشت وی به فعالیت‌های اجتماعی و شغلی می‌شوند.

نوشیدن مشروبات الکلی و از آن پرآسیب تر یعنی اعتیاد به الکل، ابتدا یک اختلال روانی-اجتماعی است که با زوال قوه قضاوت و سست شدن پیوندهای اخلاقی و اجتماعی آغاز می‌شود و در ادامه، سلامت جسمی فرد را از او سلب می‌کند. برای کاهش گرایش به مصرف الکل، اولویت باید بر تقویت سرمایه اجتماعی باشد.

مکاتب دینی الهی و غیر الهی چه می‌گویند؟

ممنوعیت یا نکوهش شدید نوشیدن مشروبات الکلی، مسئله‌ای نیست که تنها به ادیان توحیدی محدود شود؛ بلکه ریشه‌های آن را می‌توان در بسیاری از نظام‌های اعتقادی و اخلاقی جهان، اعم از الهی و غیرالهی، یافت. این نهی عموماً بر محور حفظ قوای عقلی، سلامت جامعه و کنترل رفتار اخلاقی فرد استوار است.

اسلام به‌صراحت و با قاطعیت کامل، نوشیدن هرگونه مسکر و ماده‌ای که قوای عقلانی را زائل کند (مانند شراب، آبجو و…)، را حرام دانسته است. این ممنوعیت که در قرآن کریم با عنوان خمر آمده است، در آیات متعدد مورد تأکید قرار گرفته است.

دلیل اصلی تحریم، ماهیت سست‌کننده و زیان‌آور الکل است که عامل ایجاد دشمنی و کینه میان افراد شده و آنان را از یاد خدا و نماز بازمی‌دارد. حکم در اسلام بر حرمت مطلق است و مصرف آن از گناهان کبیره محسوب می‌شود و عواقب اجتماعی، روانی و جسمی آن مورد تأکید قرار گرفته است.

نکوهش و پرهیز در مسیحیت

در سراسر کتب مقدس، به‌شدت مستی و افراط در نوشیدن را نکوهش می‌کند.در عهد جدید، بارها به مؤمنان توصیه شده است که از باده‌نوشی و مستی پرهیز کنند. برای مثال، در رساله پولس به افسسیان، از مستی با شراب به‌شدت نهی شده و از مؤمنان خواسته شده است که از روح پر شوند، نه از شراب.

هدف از این نهی تمرکز بر اعتدال، خویشتن‌داری و مسئولیت‌پذیری اخلاقی است تا فرد در نتیجه مستی، مرتکب گناه یا اعمال ناشایست نشود. در بسیاری از فرقه‌های مسیحی مانند متدیست‌ها یا باپتیست‌ها، پرهیز کامل یک اصل مهم اخلاقی محسوب می‌شود.

در یهودیت نیز مانند مسیحیت، مستی و زیاده‌روی در نوشیدن به‌شدت نکوهیده شده است. کتاب‌های مقدس و متون تلمودی، عواقب اجتماعی و اخلاقی مستی را برمی‌شمارند و به پرهیز از آن سفارش می‌کنند؛ چرا که مستی منجر به از دست دادن خرد، انجام رفتارهای ناشایست و لکه‌دار شدن آبروی فرد می‌شود.

مکاتب غیرالهی

در آئین بودا، پرهیز از مواد مست‌کننده، یکی از پنج قانون اخلاقی است که پیروان موظف به رعایت آن هستند. اصل پنجم به روشنی از مصرف هرگونه نوشیدنی یا ماده‌ای که باعث غفلت و از دست دادن هشیاری شود، نهی می‌کند.هدف اصلی این نهی، حفظ آگاهی، تمرکز (ذهن‌آگاهی) و خویشتن‌داری است. از دست دادن هشیاری، بزرگ‌ترین مانع در مسیر بیداری و دستیابی به نیروانا تلقی می‌شود و شخص را از مسیر صحیح منحرف می‌کند.

در هندوئیسم سنتی، گرچه مصرف مشروبات در تمام طبقات و جوامع هندویی یکسان نیست، اما در متون اصلی و در طبقات بالای اجتماعی (برهمن‌ها) به‌شدت نهی شده است. در متون شرعی، نوشیدن مشروبات الکلی، به‌خصوص برای برهمن‌ها یعنی طبقه روحانی، به‌عنوان یک گناه بزرگ و آلودگی تلقی شده و حتی مجازات‌های سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است.

در این مکاتب فلسفی و اخلاقی چینی نیز، اگرچه نهی مطلق به قاطعیت اسلام وجود ندارد، اما بر خویشتن‌داری، اعتدال، حفظ نظم اجتماعی و رعایت اخلاق در مناسک تأکید می‌شود. افراط در باده‌نوشی، مخل نظم و مانع از دستیابی به تعادل درونی (تائو) و هماهنگی اجتماعی است.

وجه مشترک تمامی این نهی‌ها، چه در ادیان الهی و چه در مکاتب اخلاقی، حفظ حاکمیت عقل بر شهوات و اعمال است. ادیان، الکل را تهدیدی برای سلامت روح، تمرکز فکری و صلح اجتماعی می‌دانند و بر این باورند که مستی، فرد را از هدف غایی خلقت یا روشنایی آگاهی دور می‌سازد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =

آخرین‌ها