تربیت کودک

در برخی از خانواده‌ها «قهر با کودک» واکنشی آنی و رایج است؛ واکنشی که ممکن است رفتار را موقتاً ساکت کند اما پایه‌های امنیت هیجانی کودک را سست می‌سازد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، بیا به مامان بوس بده...
نمیایی ...باشه نیا... پس من باهات «قهرم!»
این صحنه برای خیلی خانواده‌ها آشناست: فرزند از انجام کاری خودداری می‌کند و وقتی کوتاه نمی‌آید، تهدیدی کوتاه و آشنا جاری می‌شود: «قهرم!» این «قهر» گاه با آهنگی نیمه‌لطیف، گاه با لحنی خشم‌زده و گاه به شکل تهدیدی نگران‌کننده، به‌سرعت فضا را پر می‌کند و ظاهراً راهی ساده برای متوقف‌کردن رفتار ناخواسته است.

در ظاهر قهر کوتاه و مؤثر به‌نظر می‌رسد؛ کودک سکوت می‌کند و به درخواست پاسخ می‌دهد، فضای خانه چند لحظه آرام می‌شود و والد احساس «کنترل» می‌کند. اما این واکنشِ آنی چه پیامی به کودک منتقل می‌کند؟ آیا ما با بستن دریچهٔ محبت، به او مهارتِ حل مسئله، تنظیم هیجان یا حسِ امنیت می‌دهیم یا بالعکس، الگویی از قطع ارتباط و عشقِ مشروط را نهادینه می‌کنیم؟

قهر (قطع موقت یا طولانی‌مدتِ ارتباط و محبت از سوی والد) ابزاری است که برخی والدین برای جبران خشم یا کنترل رفتار کودک به‌کار می‌برند. شواهد علمی نشان می‌دهد قهر نه تنها در کوتاه‌مدت رفتار کودک را اصلاح نمی‌کند، بلکه در طولانی‌مدت روی امنیت هیجانی، تنظیم هیجان و مهارت‌های اجتماعی کودک تأثیر منفی دارد. راهکارهای جایگزین مبتنی بر «ابراز صریح احساسات»، «مرزبندی روشن» و «آموزش حل مسئله» قابل اتکا هستند و در مطالعات مختلف با بهبود خودکنترلی و روابط بین‌فردی کودکان همراه بوده‌اند.

حبس محبت؛ وقتی محبت به ابزار تبدیل می‌شود

منظور از قهر در این‌جا به معنای «قطع آگاهانهٔ گفت‌وگو، توجه یا محبت نسبت به کودک به‌منظور تنبیه یا اعمال فشار» تعریف می‌شود. از منظر نظری، قهر نوعی «بازداریِ هیجانی والد» است که پیامدش می‌تواند تضعیفِ پیوند ایمن بین کودک و مراقب شود. نظریهٔ پیوستگی نشان می‌دهد ثبات و قابلیت پیش‌بینی رفتار والد در شکل‌گیری حس امنیتِ کودک نقش کلیدی دارد؛ قطع یا متزلزل شدن این ثبات، زمینه‌ساز اضطراب، اجتناب یا بی‌اعتمادی در کودک می‌شود.

قهر والدین راهکار تربیتی مؤثری نیست؛ این رفتار بیشتر نشانهٔ ناتوانی در بیان احساس و مدیریت هیجان است و می‌تواند به کاهش امنیت هیجانی و اختلال در توسعهٔ مهارت‌های تنظیم هیجان کودک منجر شود.

پیامدهای قهر در مطالعات روان‌شناختی

۱. امنیت هیجانی و سلامت روان: مطالعات انتقالی و طولی نشان می‌دهند اختلال در پیوند والد-کودک و تجربه‌های تکراریِ محرومیت عاطفی با مشکلات هیجانی و روانی نوجوانی و بزرگسالی مرتبط است.
۲. «عشقِ مشروط» و بازداری محبت: پژوهش‌هایی که مفهوم «حبس محبت (love withdrawal)» یا «امتناع از ابراز محبت» را بررسی کرده‌اند نشان می‌دهند این رفتارها واکنش‌های عصبی-هیجانی و الگوهای تنظیم هیجان نامناسب در کودکان را تقویت می‌کنند؛ به عبارت دیگر، قهر به کودک می‌آموزد که مشکل را با کنار کشیدنِ رابطه حل کند، روشی که در بلندمدت ناکارآمد و زیان‌بخش است. حبس محبت به رفتاری اطلاق می‌شود که در آن والدین به‌صورت آگاهانه یا واکنشی از نشان‌دادن محبت، توجه یا پذیرش نسبت به کودک خودداری می‌کنند (مثلاً ندادن بوسه، پاسخ‌ ندادن به تماس کودک، یا تهدید به قطع محبت) تا رفتار کودک را اصلاح یا او را تحت فشار بگذارند.
۳. اثر محافظتیِ آموزش هیجانی: برنامه‌ها و سبک‌های تربیتی که والد را به «شناخت، نام‌گذاری و همراهی با احساسات کودک» تشویق می‌کنند، توانِ خودکنترلی و مهارت‌های اجتماعی کودک را بالا می‌برند و می‌توانند اثرات منفی تعارضات خانوادگی را کاهش دهند. این یافته‌ها به‌طور مکرر در کارهای گاتمن و پیروانش گزارش شده‌اند.
۴. الگوی تربیتیِ مطلوب: متاآنالیزهای منتشر شده در PubMed نشان می‌دهند سبک تربیتی موجه و مهربان، یعنی ترکیب پاسخ‌گویی عاطفی همراه با مرزهای روشن، با نتایج مثبتِ رفتاری، هیجانی و آموزشی در کودکان همبستگی دارد؛ بالعکس، سبک‌های سرکوب‌گر یا سرد (مانند قهرِ مکرر) با پیامدهای منفی مرتبط است.

آموزشِ عشقِ شرطی: چرا قهر آسیب‌زا می‌شود؟

ناتوانی در بیان و تنظیم احساس: والدینی که قهر می‌کنند، به کودک الگویی می‌دهند که «قطع رابطه» راه‌حلِ حل مسئله است و نه گفت‌وگو و تنظیم هیجان.

آموزش عشق شرطی: کودک می‌آموزد محبت بستگی به رفتارِ «درست» او دارد و این امر عزت‌نفس و امنیت پایه‌ای را تضعیف می‌کند.

تضعیف اعتماد و پیش‌بینی‌پذیری ارتباطی: قطع یا ناسازگار شدن پاسخ والدین پیش‌بینی‌پذیری را از بین می‌برد و زمینه‌ساز اضطراب و واکنش‌های اجتنابی می‌گردد.

از «قهر» به «گفتگو»

پیش از هر واکنش، «آرام‌سازی کوتاه» انجام دهید: ۳۰–۶۰ ثانیه تنفس عمیق یا فاصلهٔ کوتاه (نه قطع کامل ارتباط).

به‌جای تهدید یا قطع محبت، «احساس» خود را با جملاتی مثل «من الان عصبانی‌ام چون…» بیان کنید. این روش هم مرز را نگه می‌دارد و هم الگوی گفت‌وگو را تقویت می‌کند.

چه‌کار کنید

با «من» پیام بدهید: «من وقتی اسباب‌بازی‌ها پرت می‌شود نگران می‌شوم.»
مرز روشن و پیامد معقول تعیین کنید: «در خانه کسی را نمی‌زنیم؛ اگر زدی ۲ دقیقه از بازی جدا می‌شوی و بعد درباره‌اش صحبت می‌کنیم.»
مهارت حل مسئله را آموزش دهید: پیشنهاد جایگزین بدهید («وقتی عصبانی شدی، آرام نفس بگیر یا به من بگو تا کمکت کنم»).
بعد از هر تنش، بازگشتِ محبت‌آمیز داشته باشید و در صورت لزوم معذرت‌خواهیِ والد (اگر واکنش افراطی بوده) را نشان دهید، این کار مسئولیت‌پذیری را مدل می‌کند.
چه‌کار نکنید
محبت را به‌عنوان مجازات نگه ندارید (مثلاً نگوید «اگه نشنیدی، دیگه بوست نمی‌کنم»).
ارتباط را کامل و طولانی قطع نکنید؛ قطع طولانی‌مدتِ محبت می‌تواند آثار ماندگاری بر روان کودک بگذارد.
قهر والدین راهکار تربیتی مؤثری نیست؛ این رفتار بیشتر نشانهٔ ناتوانی در بیان احساس و مدیریت هیجان است و می‌تواند به کاهش امنیت هیجانی و اختلال در توسعهٔ مهارت‌های تنظیم هیجان کودک منجر شود. جایگزین‌های علمی‌پایه شامل «ابراز صریح احساس»، «مرزبندی روشن»، «آموزش حل مسئله» و هستند که در مطالعات متعدد با نتایج مثبت همراه بوده‌اند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =

آخرین‌ها