کد خبر: 20780
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۵
مدیریت پنهان

در هیاهوی بحث‌های داغ درباره اشتغال و حقوق زنان، یک نقش کلیدی و بی‌بدیل که ستون اصلی خانواده را سرپا نگه می‌دارد، به حاشیه رانده شده است: «مدیریت پنهان» عاطفی و روانی زن در خانه؛ هنری که جامعه امروز ما سخت به آن نیازمند است.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ بحث درباره نقش زن در خانواده اغلب بین دو قطب «زن سنتیِ خانه‌دار» و «زن مدرنِ شاغل» گیر کرده است. اما نگاهی عمیق‌تر به آموزه‌های دینی و فرهنگی ما نشان می‌دهد که نقش اصلی زن را نمی‌توان در این دوگانه‌ی تقلیل‌یافته خلاصه کرد. محوری‌ترین نقش زن، چه شاغل باشد و چه نباشد، «مدیریت پنهان» کانون خانواده است.

این مدیریت، نه در دفاتر اداری که در دل روابط عاطفی شکل می‌گیرد. همان‌طور که یک کارشناس به درستی اشاره کرده، این مدیریت، حقوقی نیست بلکه فرهنگی و روانی است. زن با هنرمندی خود، فضای خانه را از یک خوابگاه و آشپزخانه به «پناهگاه عاطفی» تبدیل می‌کند؛ جایی که اعضای خانواده پس از مواجهه با فشارهای روزمره، در آن آرامش می‌گیرند و توانایی مقابله با فردا را پیدا می‌کنند.

اما چرا این نقش امروز کمرنگ شده است؟

· اقتصادِ بحران‌زده: فشار معیشتی، بسیاری از زنان را ناچار به کار بیرون از خانه کرده، بدون آنکه بار مسئولیت‌های سنتیِ آنان در خانه کم شود. این «دو شیفت کاری» فرساینده، انرژی و حوصله‌ی لازم برای ایفای همان نقش مدیریت پنهان را از آنان می‌گیرد.

· جایگزینی الگوهای کاذب: شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، الگوهای موفقیت زن را نه در «همسر و مادر توانمند بودن»، که در جذابیت ظاهری، مصرف‌گرایی و استقلال مالی مطلق تعریف می‌کنند. این امر، ارزش ذاتی نقش مادری و همسری را در نسل جوان زیر سؤال برده است.

· بحرانِ تقسیم نقش‌ها: امروزه نه مردان نقش سنتی «نان‌آور مقتدر» را به خوبی ایفا می‌کنند و نه زنان می‌توانند تنها بر نقش «مدیر پنهان» تکیه کنند. این ابهام در نقش‌ها، منجر به سردرگمی، تعارض و کاهش تاب‌آوری خانواده شده است.

راه برون‌رفت چیست؟

بازگشت به گذشته ممکن نیست، اما می‌توان با بازتعریف هوشمندانه‌ی نقش‌ها بر اساس همان مبانی اصیل، راهی برای امروز پیدا کرد:

1. بازشناسی ارزش «کار عاطفی»: اولین قدم، به رسمیت شناختن ارزش اقتصادی و اجتماعی «مدیریت پنهان» است. این کار، اگرچه نامرئی است، اما اساسی‌ترین زیرساخت برای تربیت نسل سالم و پیشرفت جامعه را فراهم می‌کند.

2. مشارکت واقعی مردان: مدیریت پنهان زن، به معنای رها کردن مرد از مسئولیت‌های عاطفی نیست. مرد امروز باید «شریک عاطفی» فعالی در خانه باشد تا زن فرصت و انرژی ایفای نقش منحصربه‌فرد خود را داشته باشد.

3. الگویابی بومی: به جای تقلید کورکورانه از الگوهای غربی یا تقلید خشک از گذشته، باید الگویی بومی طراحی کرد که در آن زن می‌تواند همپای حفظ کانون آرامش خانواده، در عرصه‌های اجتماعی نیز حضور داشته باشد، بدون آنکه یک نقش قربانی نقش دیگر شود.

جمع بندی

یادآوری مفهوم«مدیریت پنهان» زن، نه دعوتی برای بازگشت به قلمروی خانگی محض، بلکه هشداری است درباره فراموش کردن یک «سرمایه‌ی فرهنگی» منحصربه‌فرد. جامعه‌ای که می‌خواهد سالم و پایدار بماند، باید برای آرامش خود یعنی زنان احترام، حمایت و فضایی قائل شود تا بتوانند این نقش حیاتی را از نو بازیابند./ برگرفته از دیدگاه های حجت الاسلام زیبایی نژاد

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =

آخرین‌ها