به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ در دهه گذشته، شکل خانواده، سبک فرزندپروری و تعاملات والدین با جامعه تغییرات عمیقی داشته است. یکی از عوامل اصلی این دگرگونی، حضور پررنگ شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره است. حالا والدین تنها برای اطرافیانشان تربیت نمیکنند؛ آنها میلیونها مخاطب دارند که شاهد بزرگ شدن فرزندانشان هستند. در چنین فضایی، «اینفلوئنسرهای خانوادگی» یا همان مادران و پدران فعال در اینستاگرام و تیکتاک، به مرجع تربیتی نسل جدید تبدیل شدهاند — الگوسازانی با فالوورهای میلیونی، اما گاهی بدون صلاحیت تخصصی.
وقتی خانه، صحنه نمایش میشود
تا چند سال پیش، والدین از آلبومهای خانوادگی عکسهای کودکشان را فقط برای نزدیکان نشان میدادند. اما حالا کودک در دلِ استوریها، پستها و حتی لایوهای تبلیغاتی به نمایش گذاشته میشود. مادران و پدرانی که روزشان با پست «صبحبهخیر» آغاز میشود و شبشان با «لحظه خواب کودک» به پایان میرسد.
در ایران، پیجهای parenting influencer رشد چشمگیری داشتهاند؛ مادرانی با دهها یا صدها هزار فالوئر که از سبک غذا دادن به کودک تا نوع تنبیه یا تشویق را مستند میکنند. بعضی حتی برند شخصی کودک خود را ساختهاند؛ از لباس تا اتاق کودک، همهچیز برای دوربین تنظیم میشود.
کودک در نقش محتوا
انتشار تصاویر و ویدیوهای کودکان بدون رضایت آنها، مسئلهای است که در سطح جهانی به دغدغهای حقوقی و اخلاقی تبدیل شده. در فرانسه، قانونی تصویب شده که والدین را در قبال انتشار محتوای فرزندانشان مسئول میداند و حتی ممکن است حق قانونی بر آن محتوا به کودک بازگردد.
در ایران هنوز چنین قانونی وجود ندارد. کودکانی که از یکسالگی جلوی دوربین بودهاند، امروز مدرسه میروند و شاید تا سالها اثرات این دیدهشدن اجباری را در ذهن خود حمل کنند. آیا ما در حال تربیت نسلی هستیم که حریم خصوصی را نمیشناسد؟
الگوسازی خطرناک برای والدین دیگر
یکی از مادران جوان که پیج اینستاگرام خانوادگیای را دنبال میکند میگوید:
«وقتی میبینم چقدر بچهشون خوشرفتار و تمیزه، احساس میکنم من مادر خوبی نیستم... اونها هیچوقت خسته نیستن!»
در واقع، نمایش یک زندگی همیشه مرتب، فرزندی همیشه مطیع و مادری همیشه خوشحال، فشار روانی زیادی به والدینی وارد میکند که در دنیای واقعی با خستگی، ناکامی و آزمون و خطا مواجهاند. این مقایسههای بیرحمانه باعث اضطراب، افسردگی و حس ناتوانی در والدین عادی میشود.
پدران فعال یا پدران بازیگر؟
در بسیاری از این پیجها، پدر نقشی شبیه بازیگر مکمل را دارد؛ پدرانی خوشپوش که «با کودک بازی میکنند»، «غذا درست میکنند»، اما این نقشها معمولاً برای تولید محتوا تعریف میشود، نه بازتابی از نقش واقعی پدر در خانواده.
در تحلیل جامعهشناسانه، این رفتارها نه تنها تصویر نادرستی از نقش پدر ارائه میدهد، بلکه باعث تحکیم یک الگوی سطحی و رسانهمحور از پدری در ذهن جامعه میشود.
مرز میان آموزش و ترویج سبک
قطعا استفاده از تجربه والدین دیگر، اگر واقعی و شفاف باشد، میتواند به خانوادهها کمک کند. اما جایی که توصیههای تربیتی با تبلیغ برند خاص پوشک، روغن بچه یا پودر شوینده درهم میآمیزد، باید با احتیاط برخورد کرد.
آیا اینفلوئنسرهای والدگری، نگران رشد عاطفی کودک هستند یا نگران کمشدن نرخ تعامل محتوایشان؟ آیا تربیت کودک در چنین فضایی به فرآیندی نمایشی بدل نشده؟
نظر کارشناس:
یک روانشناس کودک در اینباره میگوید:
«کودکان اینفلوئنسر عملاً از دوران نوزادی درگیر هویتی نمایشی شدهاند. آنها میآموزند که خوب بودن یعنی تأیید شدن از سوی دیگران. این نگاه ممکن است در بزرگسالی به شکل اختلالات شخصیتی یا وابستگی افراطی به نظر دیگران بروز کند.»
آمار جهانی:
-
در سال ۲۰۲۳، بیش از ۸ میلیون کودک در اینستاگرام درگیر «برندسازی خانوادگی» شدهاند.
-
در نظرسنجی Parents.com، ۶۴٪ والدین گفتهاند که از دیدن زندگیهای «اینفلوئنسری» احساس ناتوانی و مقایسه منفی تجربه میکنند.
جمعبندی:
پدیده والدین اینفلوئنسر، بخش انکارناپذیری از فضای تربیت کودک در عصر دیجیتال است. اما وظیفه رسانه، جامعه و حتی خود اینفلوئنسرهاست که مرز میان نمایش و واقعیت را شفاف کنند. تربیت فرزند، نیازمند صداقت، زمان، آگاهی و تجربه است؛ نه صرفاً یک استوری دیگر.