شادمان

مهدیه شادمانی، دختر شهید و کنشگر حوزه خانواده، در نشست «خانواده، زنان و مقاومت» با روایت نقش مادرش در مقابله با جنگ روانی دشمن و تربیت نسل جوان، بر لزوم کنشگری فعال و راهبردی بانوان در شرایط حاضر تأکید کرد و گفت: عرصه نبرد تنها به جنگ سخت محدود نبود و مادر با حضورش، ضدعملیاتی در برابر جنگ روانی دشمن انجام داد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ نشست تخصصی «خانواده، زنان و مقاومت» با همت مجمع ملی خانواده و با حضور چهره‌های فرهنگی و خانواده‌های شاهد و ایثارگر برگزار شد. در این نشست، مهدیه شادمانی، کنشگر حوزه خانواده و دختر شهید، به بیان خاطراتی از نقش مادرش در همراهی با پدر شهیدش و الگوسازی برای کنشگری فعال بانوان پرداخت.

مهدیه شادمانی در این نشست با اشاره به وقایع هفتم اکتبر و عملیات «طوفان الاقصی»، گفت: این رویدادها موجب شد درک کنیم چه نوع کنشگری باید داشته باشیم و روایت‌های مادرم از دوران جنگ برایمان ملموس‌تر شود.

وی با تأکید بر اینکه تمامی اقداماتش در راستای تداوم راه مادرش بوده و نه تقلید صرف، به نقش بی‌بدیل مادر در شکل‌گیری شخصیت پدر شهیدش اشاره کرد و افزود: پدرم به هر جایگاهی که در عرصه‌های نظامی دست یافت، همواره خود را مدیون مادرم می‌دانست.

شادمانی به فعالیت‌های تربیتی و علمی مادرش در دهه پنجاه در همدان اشاره کرد و گفت: مادرم با درک نفوذ گسترده گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق و بهائیت بر نوجوانان، به جای تقابل مستقیم، با برگزاری جلسات دوستانه در منازل دانش‌آموزان، سعی در اثرگذاری مثبت بر آنان داشت.

این کنشگر حوزه خانواده، فراموشی آن شیوه‌های اثرگذاری در تعلیم و تربیت کودکان را نقطه ضعف امروز جامعه خواند و تصریح کرد: زمانی که آنان به دانشگاه می‌رسند، از آنان بازخواست می‌کنیم که چرا چنین سبک و مدلی از زندگی را ندارند، در حالی که همان گروه‌ها از سنین پایین، حتی از دوره راهنمایی، بر افکار کودکان کار می‌کردند.

وی یکی از مراحل مهم فعالیت مادرش را، مقابله با نفوذ مجاهدین خلق در مدرسه‌ای دانست که مدیر و معاون آن ضد انقلاب بودند و گفت: مادر توانست دانش‌آموزان را برای حضور در تظاهرات هماهنگ کند، به گونه‌ای که حتی در برابر اعتراض والدین، با قاطعیت می‌گفتند: «خودم خواسته‌ام».

شادمانی با اشاره به ازدواج پدر و مادرش در سال ۱۳۵۹، خاطرنشان کرد: خانواده مادر با ازدواج با یک پاسدار به دلیل احتمال شهادتش مخالف بودند، اما با پافشاری مادر، این ازدواج صورت گرفت و پدرم بلافاصله پس از عقد برای ادامه عملیات بازگشت.

وی با بیان خاطره‌ای از حضور خانواده در پاوه در اوج درگیری‌ها، گفت: وقتی دشمن جنگ روانی را برای خالی کردن شهر از سکنه آغاز کرد، پدر و مادرم معتقد بودند حضور یک مسئول به همراه خانواده، موجب دلگرمی مردم می‌شود. مادر با حضورش در آن شرایط سخت، ضدعملیاتی در برابر جنگ روانی دشمن انجام داد.

دختر شهید شادمانی، با توصیف شرایط دشوار زندگی در ساختمانی که بخشی از آن انبار مهمات بود، از حملات هوایی به پاوه گفت و یادآور شد: مادرم در اثر شدت حملات موشکی، دچار افتادگی کیسه صفرا شد و پس از آن با خدا عهد بست که سخت‌ترین شرایط را در کنار این رزمنده تحمل کند، اما زنده بماند تا فرزندانش را بزرگ کند.

وی با اشاره به تشکیل اولین لشکر صدهزار نفری در کشور توسط پدرش در سال ۱۳۶۶ در همدان، تأکید کرد: در همدان، بانویی در کنارش بود که موجب شد پدرم به این مقام دست یابد.

شادمانی در پایان با اشاره به شهادت پدرش، گفت: هنگامی که می‌خواستم بر بالای پیکر پدرم سخن بگویم، از او طلب کمک کردم تا بهترین جملات را بنویسم. همواره پدر را می‌دیدم که مجاهدت‌هایش بی‌هیچ تغییری ادامه داشت و گویی مادر نیز همین نقش را ایفا کرده بود. مادر نیز مجاهدی خاموش بود.

وی در پایان تصریح کرد: اگر پدرم به هر جایگاهی رسید و به مقام شهادت نایل آمد، قطعاً خود را مدیون بانویی بزرگ می‌دانست. ما در همه لحظات، حتی در کنشگری به عنوان مادر، همسر یا فرزند، باید کنشگری فعال خود را داشته باشیم.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

آخرین‌ها