کد خبر: 18287
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۴
بدگویی همسران

بدگویی والدین از یکدیگر و ورود کودک به منازعات زناشویی، علاوه بر آسیب‌های روحی می‌تواند مسیر رشد هویتی و عاطفی او را مختل کرده و پیامدهای بلندمدت به دنبال داشته باشد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده، درک تأثیر بدگویی والدین از یکدیگر بر روان کودک، نیازمند شناخت عمیق سازوکارهای روان‌شناختی و پیامدهای عاطفی آن است. وقتی والدین در حضور فرزند خویش، رفتارهای منفی یا تمسخرآمیز نسبت به یکدیگر نشان می‌دهند، کودک ناخواسته در مرکز تعارضات آن‌ها قرار می‌گیرد. این وضعیت نه‌تنها باعث ایجاد سردرگمی هویتی در کودک می‌شود، بلکه می‌تواند منجر به شکل‌گیری دیدگاه‌های منفی نسبت به خود و دیگران گردد.

این پدیده که در روان‌شناسی با عنوان «مثلث‌بندی» (Triangulation) شناخته می‌شود، به وضعیتی اشاره دارد که والدین در منازعات خود کودک را به‌عنوان «داور»، «همدست» یا «حامی» وارد درگیری می‌کنند و به‌جای نقش صرفاً فرزند، نقش میانجی یا ناظر منازعه را به او می‌سپارند.

مثلث‌بندی

مثلث‌بندی یا «Triangulation» به وضعیتی گفته می‌شود که دو نفر در تعارض، شخص ثالثی مانند کودک را برای کاهش فشار روانی خود وارد درگیری می‌کنند. از دیدگاه کودک، این وضعیت همچون قراردادن او در یک بازی قدرت بی‌قانون است؛ جایی که نقش قاضی، همدست یا حامی به او تحمیل می‌شود. در نتیجه کودک از نقش طبیعی خود به‌عنوان فرزند خارج شده و ناچار می‌شود میان والدینش انتخاب کند یا همواره آماده‌ی دفاع از یکی در برابر دیگری باشد. این تجربه می‌تواند پایه‌گذار اختلالات عاطفی و رفتاری در آینده او گردد و در فضای تعارضی بزرگسالان، دچار سردرگمی هویتی و عاطفی می‌شود.

افت عزت نفس

پژوهش‌ها نشان می‌دهند والدینی که با استفاده از کنترل روان‌شناختی، به سبک مثلث‌بندی متوسل می‌شوند، به‌طور مداوم عزت نفس کودکان را تضعیف می‌کنند. کودکی که بارها شنیده است یکی از والدین او «بی‌عرضه» یا «غیرقابل اعتماد» است، خود را استحقاق‌نداشته احساس کرده و توانمندی‌های خویش را دست‌کم می‌گیرد. این فرایند، در بلندمدت می‌تواند مانع شکل‌گیری خودباوری و استقلال عاطفی شود.

مطالعات طولی نشان داده‌اند که کنترل روان‌شناختی والدین (Psychological Control) ارتباط دوطرفه با عزت نفس کودکان دارد:

کودکان با عزت نفس پایین، والدینی را که از کنترل روان‌شناختی استفاده می‌کنند، بیشتر درک کرده و بالعکس
در پسر-دخترهای ۸ تا ۱۳ ساله، افزایش کنترل روان‌شناختی مادر به کاهش عزت نفس کودک منجر می‌شود و کودکان با عزت نفس پایین‌تر، کنترل روان‌شناختی بیشتری را گزارش می‌کنند

اضطراب و افسردگی

وقتی کودک بین عشق به والدینش و حمایت از آن‌ها دچار تضاد می‌شود، احتمال بروز مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی افزایش می‌یابد.

در بررسی کودکان ۱۲ تا ۱۴ ساله از خانواده‌های طلاق‌گرفته، مثلث‌بندی پس از طلاق با افزایش مشکلات داخلی‌سازی (اضطراب، افسردگی) رابطه دارد.

این اثر، به‌صورت غیرمستقیم و از طریق درگیری وفاداری و کاهش عزت نفس رخ می‌دهد
کودکان دارای همدلی بالا در معرض حساسیت بیشتری نسبت به تأثیرات منفی مثلث‌بندی هستند

افسردگی دوران نوجوانی

در دوران نوجوانی که فرایند هویت‌یابی و استقلال‌طلبی در اوج خود است، مشاهده می‌شود نوجوانانی که سابقه تجربه مثلث‌بندی در کودکی دارند، در مقایسه با همسن‌وسالانشان علائم افسردگی بیشتری از خود بروز می‌دهند. این افسردگی گاه چنان شدید است که علاوه بر فعالیت‌های روزمره، بر عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی آنان نیز تأثیر منفی می‌گذارد.

تحقیق منتشرشده در ژورنال Journal of Youth and Adolescence در مورد ۷۶۱ نوجوان ۱۲ تا ۱۴ ساله نشان داده که حمایت بزرگ‌ترهای خانواده (مثل پدربزرگ و مادربزرگ) می‌تواند اثرات منفی مثلث‌بندی را تا حدی تعدیل کند.

در کوتاه‌مدت، کودکان در معرض بدگویی والدین ممکن است علائمی چون اضطراب گذرا، بی‌خوابی یا مشکلات تغذیه‌ای نشان دهند؛ اما در بلندمدت، کاهش عزت نفس، افسردگی مزمن، اختلالات هیجانی و دشواری در برقراری روابط صمیمانه و اعتمادآمیز فزونی می‌یابد.

احساس گناه و شرم

کودکی که به‌طور مکرر شاهد بدگویی یک والد نسبت به والد دیگر است، بار سنگینی از احساس گناه و شرم را تجربه می‌کند. او نمی‌تواند عاشق‌بودن به هر دو والد را با هم جمع کند و برای هر لحظه عشق یا امید به آشتی، خود را سرزنش می‌کند. این شرم مزمن می‌تواند به‌صورت احساس بی‌ارزشی و ناامنی در روابط آینده نیز بازنمود یابد.

متاآنالیز ۶۵ مطالعه در زمینه روابط والد – فرزند نشان داده:

رابطه والد-فرزند ناسالم با افزایش شرم و گناه ناسازگار در کودکان همراه است
رابطه سالم والد – فرزند با افزایش گناه سازگار و کاهش شرم مرتبط است
بدگویی والدین از یکدیگر، به‌عنوان نشانه‌ای از رابطه ناسازگار می‌تواند به‌طور مستقیم شرم و گناه ناسازگار را در کودک تقویت کند
بدگویی غیرکلامی؛ زبان پنهان تخریب روانی
بدگویی فقط کلامی نیست. زبان بدن منفی، طعنه، نیشخند یا بی‌احترامی غیرمستقیم در حضور کودک نیز پیام‌های ویرانگری دارد. کودکان حساس، این نشانه‌ها را سریع‌تر از بزرگسالان درک می‌کنند و در ذهن خود نهادینه می‌سازند. گاهی یک نگاه تحقیرآمیز بیشتر از ده جمله منفی بر روان کودک اثر می‌گذارد.

سنین حساس: دوره‌هایی با آسیب‌پذیری بیشتر

آسیب ناشی از مثلث‌بندی در همه سنین زیان‌بار است، اما در دوره‌هایی عمیق‌تر اثر می‌گذارد:

خردسالی (۳–۶ سال) : ترس، اضطراب جدایی، احساس ناامنی

سن دبستان (۷–۱۲ سال) : سردرگمی در تشخیص حق و ناحق، افت تحصیلی

نوجوانی: درگیری هویتی، افسردگی، بدبینی نسبت به روابط عاطفی آینده

عواقب تحصیلی و اجتماعی

ورود کودک به تعارض‌های والدین، مستقیماً عملکرد تحصیلی و اجتماعی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کاهش تمرکز، بی‌علاقگی به یادگیری، افت در نمرات، گوشه‌گیری یا پرخاشگری در مدرسه و بی‌اعتمادی به دوستان از علائم متداول است. این پیامدها گاه با اختلال یادگیری یا بیش‌فعالی اشتباه گرفته می‌شوند.

پیامدهای روانی و رفتاری در کودک

در کوتاه‌مدت، کودکان در معرض بدگویی والدین ممکن است علائمی چون اضطراب گذرا، بی‌خوابی یا مشکلات تغذیه‌ای نشان دهند؛ اما در بلندمدت، کاهش عزت نفس، افسردگی مزمن، اختلالات هیجانی و دشواری در برقراری روابط صمیمانه و اعتمادآمیز فزونی می‌یابد. برخی نیز ممکن است رفتارهای مقابله‌ای یا دوری‌جویانه پیش بگیرند که محیط مدرسه و جمع دوستان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

عوامل تسهیل‌کننده و تعدیل‌کننده

همدلی بالا: کودکان با همدلی قوی، پیامدهای منفی مثلث‌بندی را بیشتر تجربه می‌کنند.

حمایت بزرگ‌ترها: پدربزرگ و مادربزرگ می‌توانند به‌عنوان سدّ مقابل تعارض والدین عمل کنند و علائم افسردگی را کاهش دهند.

ویژگی‌های فردی: تفاوت‌های شخصیتی و سطح حساسیت کودکان نیز در میزان آسیب‌پذیری نقش دارد.

چه زمانی باید نگران شد؟

اگر کودک شما علائم زیر را نشان می‌دهد، ممکن است درگیر مثلث‌بندی شده باشد:

شب‌ادراری یا کابوس‌های مکرر
افت ناگهانی در نمرات یا علاقه به مدرسه
کناره‌گیری از دوستان یا بازی
جملاتی مثل: «من مقصر دعوای شما هستم»
دفاع افراطی از یکی از والدین و دشمنی با دیگری
در این موارد، مراجعه به روان‌شناس کودک توصیه می‌شود.

توصیه‌های کاربردی برای والدین

اجتناب از بدگویی مستقیم یا غیرمستقیم: هر انتقاد از همسر باید در خلوت و با زبان محترمانه مطرح شود.
گفتگوی مستقیم و شفاف: تعارضات را به‌جای دخیل کردن کودک، به‌صورت مستقیم و در چارچوب مشاوره یا جلسات زوج‌درمانی حل کنید.
حفظ فضای امن روانی برای کودک: پیام‌های اطمینان‌بخش بدهید: «دوستت داریم و هیچ‌گاه انتخابت بین ما نیست».
تقویت عزت نفس و حمایت عاطفی: تمرین‌هایی مثل تحسین دستاوردها و گوش دادن فعال به احساسات کودک.
در صورت نیاز، مراجعه به روان‌شناس کودک: ارجاع به متخصص برای مداخلات حرفه‌ای، مانند درمان شناختی-رفتاری و خانواده‌درمانی.
جلب حمایت شبکه اجتماعی و خانوادگی:گسترش روابط حمایتی با بزرگ‌ترها، خویشاوندان و دوستان مورد اعتماد.
یادتان باشد بدگویی والدین از یکدیگر در حضور کودک، فراتر از یک رفتار نامناسب زناشویی، جرقه‌های آسیب‌های عمیق روانی را در ذهن و قلب او روشن می‌کند. این تجربه‌های ناخوشایند می‌تواند مسیر رشد سالم و متوازن کودک را منحرف ساخته و آسیب‌های عاطفی را رقم بزند که گاه تا بزرگ‌سالی ادامه خواهند داشت. با شناخت دقیق سازوکار مثلث‌بندی و اجرای توصیه‌های روان‌شناختی و حمایتی، می‌توان از این آسیب‌ها جلوگیری کرده و بستری امن برای شکوفایی کودکان فراهم آورد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 13 =

آخرین‌ها