هدیه

کل اخبار:1
  • داستان جالب| هدیه

    داستان جالب| هدیه

    با مرتضی هم اتاقی ام موقع برگشت از دانشگاه به خانه ، به قصابی حلال محله رسیدیم . مرتضی گفت بریم گوشت بخریم احتمالا ادموند شب کریسمس شاید بیاد شام خونمون گفتم انگاری یادت رفته یخچالمون خرابه دیروز بهت گفتم بیا بریم فروشگاه کرفور حراج کرده یک یخچال بخریم ...