image-20251017212551-1.jpeg

یک مرمتگر پیشکسوت آثار تاریخی با اشاره به اینکه سرمایه‌گذاری در مرمت آثار تاریخی نوعی «اقتصاد فرهنگی» است، گفت: در ایران گاهی تفاوت میان مرمت و بازسازی نادیده گرفته می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ زهرا غیاث آبادی از مرمت‌گران با تجربه بناهای تاریخی در گفتگو با مهر درباره ضرورت مرمت بناهای تاریخی بیان کرد: در بسیاری از کشورها، بناهای تاریخی جزئی از زندگی امروز مردم‌اند، نه یادگاری‌هایی از گذشته. در ایتالیا یا اسپانیا، مردم در خانه‌هایی چندصدساله زندگی می‌کنند که با دقت مرمت و به‌روز شده‌اند. اما در ایران، گاهی مرمت را معادل «تعمیر» می‌دانیم؛ در حالی که مرمت یعنی بازگرداندن روح مکان، نه صرفاً رنگ زدن دیوار یا تعویض پنجره

کارشناس مرمت و حفاظت شهری گفت: در اصل، مرمت باید بر پایه کمترین مداخله انجام شود. ما وظیفه داریم آن‌چه باقی مانده را حفظ کنیم، نه این‌که گذشته را از نو بسازیم. وقتی در مرمت بیش از اندازه دست می‌بریم، در واقع بخشی از اصالت تاریخی اثر را از بین می‌بریم و به نسخه‌ای جدید اما بی‌روح تبدیلش می‌کنیم.

وی افزود: در کشورهای پیشرو، مانند ایتالیا، قانونی وجود دارد که می‌گوید: «هر مرمت باید قابل بازگشت باشد.» یعنی اگر بعدها مشخص شد بخشی اشتباه انجام شده، بتوان آن را برداشت بدون اینکه به اصل اثر آسیب برسد. در ژاپن هم، وقتی بخشی از معبد یا خانه سنتی آسیب می‌بیند، بازسازی با همان مصالح بومی و تکنیک‌های سنتی انجام می‌شود تا روح بنا زنده بماند، نه فقط ظاهرش. در ایران گاهی تفاوت میان مرمت و بازسازی نادیده گرفته می‌شود. مثلاً دیوارهای کهنه را با سیمان می‌پوشانیم یا سقف‌های چوبی را با آهن جایگزین می‌کنیم. این کار شاید ظاهر بنا را تمیز کند، اما هویت تاریخی آن را از بین می‌برد. مرمت موفق یعنی احترام به ردّ زمان؛ یعنی کمک کنیم اثر با اصالت خود زنده بماند، نه اینکه گذشته را نو کنیم.

غیاث آبادی گفت: در فرانسه، هیچ بنای تاریخی بدون «برنامه زندگی جدید» مرمت نمی‌شود. یعنی پیش از شروع بازسازی، مشخص می‌کنند که بنا بعد از مرمت چه نقشی در شهر خواهد داشت: مرکز فرهنگی؟ فضای آموزشی؟ یا اقامتگاه گردشگری؟ این باعث می‌شود مرمت فقط یک پروژه فنی نباشد، بلکه بخشی از توسعه‌ی شهری محسوب شود. در ایران هم تجربه‌هایی مشابه داریم؛ برای مثال مرمت خانه‌های تاریخی کاشان و تبدیل آن‌ها به اقامتگاه‌های بوم‌گردی یا موزه‌های محلی. این نمونه‌ها نشان دادند که اگر مرمت با کاربری پایدار همراه شود، هم میراث حفظ می‌شود و هم مردم از آن نفع اقتصادی می‌برند.

وی درباره اینکه هزینه مرمت در ایران زیاد هست هم بیان کرد: هزینه مرمت زیاد است، اما هزینه فراموشی بیشتر است. وقتی یک بنای تاریخی فرو می‌ریزد، ما فقط آجر و گچ از دست نمی‌دهیم؛ بخشی از حافظه جمعی‌مان را هم از بین می‌بریم. در اروپا، سرمایه‌گذاری در مرمت نوعی «اقتصاد فرهنگی» است؛ یعنی بازگشت سرمایه از طریق گردشگری، اشتغال و افزایش ارزش املاک تاریخی. در ایران هم می‌توان با مشارکت بخش خصوصی و شهرداری‌ها، مدل‌های مشارکتی طراحی کرد. تجربه مرمت بازار تبریز یا خانه عامری‌ها در کاشان نشان داد که همکاری دولت، بخش خصوصی و مردم می‌تواند معجزه کند.

این کارشناس ادامه داد: آینده میراث، وابسته به «سواد مرمت» است. ما باید از مرمت سنتیِ صرف، به سمت مرمت علمی و دیجیتال برویم. در کشورهای اسکاندیناوی، اسکن سه‌بعدی از بناها گرفته می‌شود تا در صورت تخریب، بازسازی آن ممکن باشد. خوشبختانه در ایران هم برخی دانشگاه‌ها به سمت استفاده از فناوری لیزراسکن و مدل‌سازی سه‌بعدی رفته‌اند. این مسیر باید جدی گرفته شود، چون تغییر اقلیم تهدیدی واقعی است.

غیاث آبادی گفت: مرمت یعنی گفت‌وگوی احترام‌آمیز بین گذشته و آینده. هر بار که بنایی را نجات می‌دهیم، در واقع به آینده‌مان احترام گذاشته‌ایم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =

آخرین‌ها