کد خبر: 21819
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۵
image-20250928185458-1.jpeg

دیوارهای تاریخی ارگ کریمخان و بناهای دیگر کشور، به دفتر یادگاری بازدیدکنندگان تبدیل شده‌اند و گویی میراث ملی ایران در سکوت و بی‌توجهی قربانی می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ ما معمولاً تصور می‌کنیم آثاری که به گوشمان خورده همچون سی‌وسه‌پل، چغازنبیل یا قلعه فلک‌الافلاک باید در صدر فهرست میراثی باشند که بیشترین حفاظت و مراقبت را دریافت می‌کنند؛ بناهایی که نمادهای ملی ما هستند و ماندگاری‌شان بخشی از تاریخ ایران را تضمین می‌کند. اما واقعیت این است که حتی این آثار هم از تخریب‌های تدریجی، دیوارنویسی‌های بازدیدکنندگان و بی‌توجهی‌های مدیریتی در امان نمانده‌اند. بناهای دیگر، از ارگ کریمخان گرفته تا کاروانسراها و حمام‌های تاریخی، نیز به جای آنکه بخشی از حافظۀ ملی ما باشند، به دفتر یادگاری برخی افراد تبدیل شده‌اند؛ افرادی که معنای حفاظت را نمی‌دانند و کسی هم نیست ارزش‌های این بناها را برایشان بازگو کند تا بفهمند هر خطی که می‌کشند زخمی بر تاریخ است.

امروز، هم‌زمان با روز جهانی گردشگری، نگاه‌ها بار دیگر به ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی کشورها جلب می‌شود؛ روزی که یادآور اهمیت پاسداشت میراثی است که نه‌فقط سرمایه ملی بلکه بخشی از هویت جهانی هر ملت محسوب می‌شود. این آسیب همان بهانه‌ای است که امروز ما را به سخن گفتن درباره‌اش وامی‌دارد.

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

وقتی وارد حمام ارگ کریمخان می‌شوید، پیش از آنکه شکوه معماری زندیه را ببینید، چشم‌هایت به دیوارهایی می‌افتد که پر از نوشته‌های بازدیدکنندگانی است که خواسته‌اند ردّی از خود باقی بگذارند. اسامی، تاریخ‌ها و جملاتی بی‌ربط، سطح سنگی و گچی دیوار را پوشانده‌اند؛ یادگارهایی که نه‌تنها هویت تاریخی بنا را خدشه‌دار کرده‌اند، بلکه تصویری تلخ از نسبت ما با میراث فرهنگی ترسیم می‌کنند.

این صحنه محدود به ارگ کریمخان نیست. بسیاری از مکان‌های تاریخی ایران، از تخت جمشید گرفته تا کاروانسراها و قلعه‌های کهن، امروز با زخمی مشابه دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ زخمی که ریشه‌اش در غیاب فرهنگ درست حفاظت از میراث و البته سهل‌انگاری در مدیریت و نگهداری این بناها است.

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

نوشتن روی دیوار بناهای تاریخی را می‌توان نشانه‌ای از ضعف آگاهی عمومی دانست چون انگار بخشی از بازدیدکنندگان، این عمل را نوعی «اثبات حضور» می‌دانند؛ گویی تاریخ باید شاهدی بر سفر کوتاه آنها باشد.

فراموش نکنیم که بناهایی چون ارگ کریمخان تنها دیوار و آجر باقی مانده دوران گذشته نیستند؛ آنها تکه‌ای از تاریخ ما هستند که سالیان سال است پابرجا مانده‌اند تا امروز روایتگر گذشته باشند. وجود چنین آثاری نه‌تنها به شکوه و منزلت فرهنگی ایران می‌افزاید، بلکه اعتبار و هویتی جهانی را برای کشورمان رقم می‌زند. همین که بنایی از دوران زندیه تا امروز سرپا مانده، خود دلیلی است بر اهمیت حفاظت از آن اما سؤالی که ذهن را درگیر می‌کند این است که چه کسی و با چه منطقی می‌تواند بگوید این بنا «آن‌قدرها هم مهم نیست»؟ ارزش یک بنای تاریخی را تنها نمی‌توان با معیارهای ظاهری یا اقتصادی سنجید؛ این ارزش در پیوندی است که میان مردم امروز و تاریخ دیروز برقرار می‌کند.

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

با نگاهی فراتر از مرزها مقایسه ساده‌ای می‌تواند عمق این غفلت را روشن‌تر کند. در ایتالیا، هر سنگ و آجر مربوط به دوران روم باستان با حساسیتی مثال‌زدنی حفاظت می‌شود؛ بازدیدکنندگان تحت نظارت دقیق راهنماها و مأموران ویژه قرار دارند و کوچک‌ترین خدشه بر دیوار کولوسئوم یا پمپئی می‌تواند به جریمه‌های سنگین منجر شود. در مصر نیز اهرام و معابد باستانی نه‌تنها در فهرست میراث جهانی ثبت شده‌اند، بلکه به بخشی از هویت ملی و موتور محرک گردشگری تبدیل شده‌اند. نتیجه این توجه روشن است: آثار تاریخی، علاوه بر بقا و شکوه، منبعی پایدار برای جذب گردشگر و افزایش اعتبار جهانی کشورها می‌شوند.

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

اما در ایران، همین بناهایی که قدمت و ارزششان کمتر از آن آثار نیست، اغلب بی‌سرپرست و بی‌دفاع رها می‌شوند. دیوارنویسی در ارگ کریمخان یا تخریب تدریجی در کاروانسراها و پل‌های تاریخی، نه به خاطر کم‌اهمیتی بناها، بلکه گاهاً به دلیل نبود برنامه‌ریزی و کم‌کاری برخی متولیان است. پرسش ساده مردم همین است: چرا وقتی دنیا از میراثش چون گنجینه‌ای گرانبها مراقبت می‌کند، ما بناهای چندصدساله خود را در معرض نابودی قرار می‌دهیم؟

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

پیامد چنین روندی فقط مخدوش شدن دیوار یک حمام قدیمی نیست؛ بلکه تخریب تدریجی میراثی است که هویت ملی و فرهنگی ما را بازتاب می‌دهد. هر خراش روی دیوار، در واقع خراشی بر تاریخ است.

مکان‌های تاریخی‌مان با تمام ارزش و اهمیت‌شان، هنوز قربانی ساده‌ترین بی‌توجهی‌ها می‌شوند. وقت آن رسیده که آموزش فرهنگی برای گردشگران جدی گرفته شود و سازوکارهای حفاظت عملی و کارآمد بر بناها حاکم گردد. آینده میراث ما وابسته به همین انتخاب‌ها است؛ میان حفظ شکوهی که قرن‌ها دوام آورده یا بی‌اعتنایی که می‌تواند آن را در چند سال نابود کند.

میراث ملی؛ فراموش شده امروز، حسرت فردا

تصاویر داخل متن گزارش مرتبط به «حمام ارگ کریمخان» در شیراز که اواسط شهریور ۱۴۰۴ گرفته شده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

آخرین‌ها