شاید شبهایی بوده که بعد از خوابیدن همه، در سکوت خانه نشستهاید و از خودتان پرسیدهاید: «آیا وظیفه و نقشمو دارم درست و خوب انجام میدم؟»شاید آنقدر درگیر مفید بودن شدهاید؛ در خانه، سر کار، با فرزندان، که یادتان رفته آخرین باری که فقط برای خودتان وقت گذاشتهاید، کی بوده است. این گزارش به پدرومادرهایی تقدیم میشود که همیشه در حال دویدناند، برای آنهایی که بیوقفه تلاش میکنند تا بهترین باشند ولی گاهی در دلشان یک خستگی عمیق جا خوش کرده. در اینجا بدون قضاوت، حرف میزنیم از فشارهایی که بیصدا بزرگ شدند، از نیاز به مفید بودن، و از حق طبیعی هر پدرومادری برای استراحت کردن.
افتخاری به نام پرکاری!
فرهنگ ما معمولاً پرکاری را یک افتخار میداند. مادری که از صبح تا شب مشغول است، خانه را میگرداند، در مدرسه بچهاش داوطلب میشود و برای همه وقت دارد، اغلب مورد تحسین قرار میگیرد. پدری که پروژههای مختلف را همزمان جلو میبرد، اضافهکاری میکند و هیچوقت “نه” نمیگوید، قهرمان دیده میشود. اما زیر این همه تحسین، گاهی خستگی عمیقی پنهان شده که به چشم نمیآید. طبق پژوهشها والدین احساس میکنند تنها زمانی ارزشمندند که مشغول کاری مفید باشند، چه از نگاه خودشان، چه دیگران. برای مثال مادری ۳۸ ساله میگوید: «همه میگفتند چقدر قوی و فعالم. ولی شبها با گریه میخوابیدم. حس میکردم دارم خودم را فراموش میکنم.» یا پدری روایت میکند: «فکر میکردم اگه یه روز بیکار باشم، یعنی دارم به بچههام خیانت میکنم. حتی وقتی مریض بودم، خودمو سرِ کار میکشیدم. انگار مفید بودن تنها چیزی بود که ازم مونده بود.»
از کی مفید بودن شد معیار ارزش؟
جامعهای که تلاش را ستایش میکند، گاهی ناخواسته فشاری بیامان به افراد تحمیل میکند. والدینی که میخواهند «بهترین نسخه خودشان» باشند، ممکن است در چرخهای از کارهای بیوقفه گیر بیفتند تا جایی که حتی استراحت کردن هم برایشان دشوار شود. روانشناسان به این وضعیت میگویند اعتیاد به مفید بودن. وقتی ارزش ما فقط در کاراییمان خلاصه میشود، حتی یک لحظه استراحت هم حس گناه بهدنبال دارد. این اعتیاد با خطراتی همراه است: فرسودگی، افسردگی، کاهش کیفیت روابط خانوادگی. والدین نهتنها رنج میبرند، بلکه بهتدریج از لذتِ بودن، کنار فرزندشان هم دور میشوند.
مادر بودن یا همیشه در دسترس بودن؟
اعتیاد به مفید بودن در مادران و پدران ممکن است جلوههای متفاوتی داشته باشد. زنان اغلب با باری عاطفی و ذهنی بیشتری در خانه مواجهاند.
• مادری که نمیتواند کاری را به دیگری بسپارد، چون فکر میکند «فقط خودش بلد است درست انجامش دهد.»
• پدری که با وجود خستگی مفرط، باز هم از خودش انتظار دارد کاملترین باشد.
• مادری که نمیداند چطور “نه” بگوید، چون جامعه به او آموخته همیشه در دسترس بودن نشانهی مادر خوب بودن است.
این فشارها گاهی از جامعه میآیند، گاهی از تجربههای کودکی، و گاهی از میل به تأیید شدن. اما آیا واقعاً باید همیشه مفید باشیم تا والد خوبی باشیم؟
مفید بودن خوب است، اما نه به هر قیمتی
هیچکس نمیگوید پرکاری بد است، تلاش برای خانواده و بچهها کار بزرگیست تا زمانیکه مفید بودن تنها راه احساس ارزشمندی محسوب نشود، وقتش رسیده بایستیم و دوباره فکر کنیم. چون ارزش ما فقط به کاراییمان وابسته نیست.
علم روانشناسی میگوید: «اعتیاد به مفید بودن اغلب از ترس دیده نشدن یا طرد شدن میآید. والدین باید یاد بگیرند که ارزششان به چیزی بیشتر از عملکردشان وابسته است.»
گاهی کافی بودن، خودش در چیزهای ساده پنهان شده:
• نوشیدن یک فنجان چای در سکوت.
• ده دقیقه بازی بدون دغدغه با فرزند.
• گفتن یک “نه” محترمانه به کاری که از توان ما خارج است.
پایان مسابقه مفید بودن
یاد گرفتن نه گفتن، خودش نوعی مراقبت از خود است. والدین باید برای خودشان هم مرزهای سالم تعیین کنند.
متخصصان چند راهکار ساده و عملی پیشنهاد میدهند:
• مکث کردن را تمرین کنیم: روزانه چند لحظه فقط برای خودمان باشیم
• از خودمان بپرسیم: آیا این کاری که میکنم واقعاً ضروریست یا فقط نمیخواهم بیفایده به نظر بیایم؟
• تعریفمان را از «والد خوب» بازنویسی کنیم: والد خوب، کسیست که حضور دارد، نه فقط کسی که همیشه در حال انجام کاریست.
یاد گرفتن نه گفتن، خودش نوعی مراقبت از خود است. والدین باید برای خودشان هم مرزهای سالم تعیین کنند.
نقشی سخت در عین حال زیبا
پدر و مادر بودن، یکی از سختترین و قشنگترین نقشهای دنیاست. طبیعیست که بخواهیم بهترین باشیم. اما گاهی بهترین بودن یعنی به خودمان اجازهی استراحت بدهیم. یعنی وقتی با خستگی، کنار تخت فرزندمان دراز کشیدهایم و فقط نفس میکشیم، باور کنیم که کافی هستیم.
اگر شما هم والد هستید، آیا تا به حال احساس کردهاید فقط وقتی مفیدید، دیده میشوید؟ از تجربهتان برای ما بگویید