خانواده

پیام خانواده- حجت الاسلام علی احمد پناهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان این که عدم ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها است گفت: در تمام حوزه‌های تحول تربیتی، اخلاقی، دانشی و آموزشی خانواده، نقش محوری دارد.

به گزارش پیام خانواده  ۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاست‌های کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند. از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهل‌بیت (ع) بوده است، از همین رو در گفت‌وگو با حجت الاسلام علی احمد پناهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، به تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاست‌های کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه می‌آید.

فلسفه خانواده ازنظر اسلامی و آموزه‌های آن

خانواده یکی از قدیمی‌ترین بنیان‌های فراگیر و اجتماعی است. با اولین انسان‌هایی (آدم و حوا) که خداوند آفریده، خانواده تشکیل‌شد.

 در طول تاریخ، بیشتر انسان‌ها (به‌جز افرادی که ازنظر شرایط زیستی و روان‌شناختی آمادگی لازم برای تشکیل خانواده نداشتند) خانواده تشکیل داده‌اند. این امر نشان می‌دهد خانواده نقطه عطف بسیار مهم، حیاتی و سازنده در حیات اجتماعی و ارتباطی انسان‌هاست. اسلام به‌عنوان یک آیین کامل و جهانی در حوزه‌های گوناگون، آموزه‌ها و تعالیم گسترده‌ای دارد. از نگاه اسلام، خانواده اولاً یک بنیان مقدس و حرکت‌آفرین و بسترساز تحول اخلاقی، اجتماعی و معنوی بوده و ثانیاً عهده‌دار تربیت نسل جدید و فرزندپروری است.

خداوند در قرآن کریم (سوره رعد آیه ۳۸) در خصوص پیامبران می فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لهَُمْ أَزْوَاجًا وَ ذُرِّیَّةً. در جای دیگر (سوره نحل آیه ۷۲) نیز می فرماید: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکمُ‌ْ أَزْوَاجًا وَ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِین.  پیامبر اسلام’ می‌فرماید: «ما بُنَی بِنَاءً فِی الإِسْلَامِ أحَبَّ اِلَی اللهِ عَزّوَجَلَّ مِنَ ...؛ نزد خداوند، هیچ بنیانی محبوب‌تر از ازدواج نیست.» این نشان می‌دهد که خانواده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

از نگاه اسلامی، خانواده سطوح مختلفی دارد و به‌عنوان یک مجموعه به آن نگریسته شده است. در کتاب «سبک فرزندپروری» با رویکرد اسلامی در فصل اول، به این موضوع پرداخته‌ام.

در تعریف خانواده، ازدواج قانونی و شرعی یک مرد با حداقل یک زن، یک نگاه دینی است که در نتیجه آن، فرزندان هم به وجود می‌آیند و خانواده گسترش پیدا می‌کند. برخلاف خانواده‌های هسته‌ای در خانواده‌های گسترده، افزون بر پدر، مادر و فرزندان، پدربزرگ و مادربزرگ هم وجود دارند که در نگاه اسلامی آن‌ها هم بخشی از خانواده هستند.

 در سطوح دیگر، عمه‌ها و خاله‌ها نیز حضور دارند. در پنجاه یا شصت سال پیش هم این نوع خانواده‌ها در کشور ما بوده است؛ حتی امروزه در برخی از شهرهای کشور، دایی و عمه و ... باهم زندگی می‌کنند، در خانواده، حتی عروس و داماد خانواده نیز، جزئی از خانواده محسوب می‌شوند.

در دنیای صنعت و فنّاوری خانواده‌ها محدود شده‌اند

در دنیای صنعت و فنّاوری امروزی، اکثراً خانواده‌ها محدود شده‌اند، خانواده مجموعه‌ای است که اعضا در آن با یکدیگر ارتباطات عاطفی، حقوقی، تربیتی، اقتصادی دارند. در این مجموعه، هر فرد دارای حقوق، تکالیف و نقش‌ است. در آموزه‌های اسلامی نیز انتظاراتی که اسلام از خانواده و اعضای آن‌ها دارد بیان‌شده است.

در کتاب «نقش زن و مرد در خانواده» افزون بر این‌که به انتظارات اسلام از زن و مرد اشاره کرده‌ام، انتظارات اسلام از فرزندان را نیز مورد اشاره قرار داده‌ام. خداوند متعال و اهل‌بیت^  انتظارات خود را به‌صورت وجوبی بیان کرده‌اند؛ مرد باید این کارها را انجام دهد و یا زن باید فلان کارها را انجام دهد و پسران و دختران این وظیفه را دارند.

 این موارد به‌گونه‌ای که دل‌زدگی ایجاد نکند، به‌صورت انتظار، توصیه و ترجیح آورده شده است. آیت‌الله مصباح در جلد سوم کتاب «اخلاق در قرآن» به مباحث خانواده پرداخته است. ایشان در آنجا می‌نویسد: خداوند بیشتر انتظارات خودش از خانواده را در قالب استحباب، ترجیح و ارشاد بیان کرده تا مبادا مخاطبش دل‌زده شود، ولی مهم‌ترین مطالب در قالب اخلاق بیان‌شده است.

یکی از اندیشمندان غربی (آخن لمین) می‌گوید: نظام روان‌شناختی انسان یک میدان است و در آن اجزایی وجود دارد که اگر هرکدام از این اجزا آسیب ببینند، درواقع کل مجموعه آسیب دیده است. ما باورمان داریم که نظام خانواده نیز این‌گونه است؛ اگر در هر بخش از ارکان خانواده مشکل ایجاد شود، کل نظام خانواده دچار مشکل خواهد شد.

یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها، عدم ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر است

 در یک خانواده، اگر زن، وظایف همسری خود را به نحو احسن انجام ندهد، همه خانواده به چالش کشیده می‌شود، اگر پدر نقش مدیریتی، نان‌آوری و تربیتی خود را به درستی انجام ندهد، و یا اگر فرزندان به وظایف خود عمل نکنند، تعامل منطقی بین اعضای خانواده مختل خواهد شد.

در خانواده‌هایی که با حفظ ظاهر خانواده، در درون خود ازهم‌گسسته‌اند، یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها، عدم ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر است.

 هرکدام از اعضا مسیر خود را می‌رود و مشکلات دیگری را مشکلات خودش نمی‌داند. پدر در قبال مسائل و مشکلات فرزندان احساس مسئولیت ندارد و هرکدام دغدغه‌های شخصی خود را دنبال می‌کنند. البته در کشور ما این مسائل کمتر است، ولی متأسفانه تا حدودی شاهد آن هستیم و باید گفت فرزندان طلاق بیشتر در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند.

عوامل تشکیل‌دهنده شخصیت انسان (زیرساخت‌های شکل‌گیری شخصیت یا مؤلفه‌های شکل‌گیری آن و این‌که شخصیت چیست) تعریف‌های مختلفی دارد و منظور ما در اینجا کلیت روان‌شناختی فرد است. شخصیت، باعث می‌شود رفتارهای ما به‌گونه خاصی شکل گیرد؛ یعنی رفتارها و کنش‌های ما و شما متأثر از شخصیت است. چند عامل اساسی در شکل‌گیری شخصیت دخالت دارد که یکی از آن‌ها از پدر و مادر منتقل می‌شود. یکی دیگر از این عوامل، مقوله عنایات الهی به اراده انسانی است و مقوله دیگر، محیط اجتماعی خانواده است. خانواده از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری انسان است؛ به این بیان که انسان، جهت دهنده کنش‌های بیرونی و درونی خودش است. کیفیت اندیشیدن ما درونی است و متأثر از شخصیت من و شماست. خانواده بیشترین تأثیر را در شکل‌گیری شخصیت اعضای خود دارد.

در تمام حوزه‌های تحول تربیتی، اخلاقی، دانشی و آموزشی یعنی مسائل آموزشی، خانواده، نقش محوری دارد

این‌که رهبر انقلاب بر موضوع خانواده‌محوری تأکید کرده، به‌این‌علت است که در تمام حوزه‌های تحول تربیتی، اخلاقی، دانشی و آموزشی یعنی مسائل آموزشی، خانواده، نقش محوری دارد؛ هرچند که آموزش‌وپرورش به‌صورت رسمی فرزندان ما را آموزش می‌دهند، ولی بسیاری از محورهای خانواده در بحث آموزشی فرزندان دخالت دارند؛ آموزش‌هایی مانند رفتارهای اجتماعی، ادب و ... وقتی صحبت از نقش تربیتی و آموزشی می‌شود، نقش خانواده را در این موضوع پررنگ می‌یابیم. خانواده در ساحت‌های مختلف، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. رهبر انقلاب نیز فرمودند خانواده‌محوری باشد؛ زیرا قدم اول شکل‌گیری فرزندان در خانواده برداشته می‌شود و بیشترین ارتباط را فرزندان با خانواده دارند و خانواده، به علت این‌که بیشترین تعامل را با فرزندان دارد؛ بنابراین، بیشترین تأثیر را در تحول رفتاری، آموزشی و دینی فرزندان خواهد داشت.

تعریف ما از خانواده‌محوری این است که خانواده پایه و اساس تحول شکل‌گیری ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی در حوزه‌های مختلف است، خواه این خانواده، مذهبی یا غیرمذهبی باشد. وقتی بستر خانواده برای تغییر، آماده است، به این معناست که پدر نقش خود را درست انجام می‌دهد. شخصی نزد حضرت پیامبر’ آمد و عرض کرد: یا رسول‌الله’ چه کنم تا فرزندانم خوب باشند؟ حضرت’ فرمودند: خودتان خوب باشید. وقتی پدر و مادر نقش خود را درست انجام دهند، امور تربیتی هم به‌درستی انجام می‌شود. به‌راستی نقش پدر و مادر چیست؟ آیا نقش پدر فقط نان‌آوری و نقش مادر، ‌خانه‌داری است؟ حال این‌که نقش‌های تربیتی از مهم‌ترین نقش‌های آن‌هاست. نقش اصلی مادر در نظام خانواده نقش تربیتی است. اگر مادر به دنبال نان‌آوری و اشتغال باشد، این می‌تواند یک آسیب جدی برای تربیت فرزندان باشد. در تربیت، الگوها یا انتظاراتی را که از مخاطب داریم، باید برایش قابل‌هضم و فهم باشد. مادر به فرزندش می‌گوید: مؤدب باش. این عبارت «مؤدب باش» به چه معناست؟ این خیلی کلی است. والدین باید دقیقاً به فرزند بگویند انجام این کار خوب است و نشانه ادب است و انجام آن کار بد است و از ادب به دور است. این کار را انجام بده و آن کار را ترک کن. باید برای تفسیر و تشریح این واژه‌های کلی در مقام عمل و تفهیم به فرزندان، وقت کافی بگذارند، نه این که به صورت کلی توصیه‌ای کنند و از کنار آن بگذرند.

در کنار چالش‌های سکوت، ابهام و ایهام قوانین موضوعه، اگرچه قوانین شفاف و مفید هم تدوین‌شده، ولی مشکل در اجرای آن‌هاست. برخی قوانین متناسب با روح تعالیم و مبانی اسلام نیست. طبق گفته علامه جوادی آملی، اگر روح قوانین اسلام را درک نکرده باشیم، نمی‌توانیم مهره‌ها را درست کنار هم بچینیم؛ به‌عنوان‌مثال، فلسفه مهریه در اسلام این است که نوعی امنیت روانی برای زوجه ایجاد کند و از طرفی باعث محبت و دلدادگی بین زن و شوهر باشد و از سویی متناسب با شرایط و مقدورات اقتصادی مرد باشد.

 این موضوع در طول تاریخ این‌گونه بوده است؛ ولی امروزه، مهریه‌های سنگین، منجر به بروز اختلافات جدی بین زن و شوهر شده و نظام خانواده را مختل کرده است. برخی از انسان‌ها ظرفیت لازم را در برخی از حوزه‌ها ندارند. در روایتی، امام علی× فرموده است: «غلو در مهریه باعث اختلاف در خانواده است». سیره اسلام مهریه سنگین را نمی‌پذیرد؛ زیرا باعث ناپایداری خانواده و زندگی مشترک می‌شود.

اخلاق، زندگی را پایدار می‌کند

اخلاق، زندگی را پایدار می‌کند، اگر زندگی با حسن خلق و حسن تعامل زن و شوهر به پایداری نرسد، با مهریه‌های سنگین هرگز به وضعیت مطلوب پایداری نخواهد رسید. قوانین ما باید به‌گونه‌ای باشد که افزون بر رعایت حقوق مالی، حقوق اخلاقی را نیز در ظرفیت‌های گوناگون اجتماعی در نظر داشته باشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در برخی از حوزه‌ها با شیب تند حرکت کرده‌ایم. برخی اشخاص در خصوص حقوق زن حرف‌هایی زدند که مبنای اسلامی نداشت و فقط احساسی بود. برخی کارشناسان در رسانه ملی پیرامون خانواده صحبت‌هایی کرده‌اند که حکایت از نگاه تک بعدی آنها به موضوع دارد. صحبت‌ها و کلام ما باید در ساختار جامعه گنجانده شود. به‌این‌علت که ظرفیت‌ها و آمادگی‌های لازم وجود ندارد، بیان برخی از موارد در جامعه چالش‌برانگیز است. سیاست‌گذاری‌ها در خانواده و در بستر اخلاق، حقوق و موضوعات دیگری که اسلام انتظار دارد، باید واقع‌بینانه و متناسب با هنجارهای اسلامی باشد.

باید دانست وظیفه‌های حقوقی و اخلاقی باهم فرق دارند، مهم‌ترین چالش در حوزه خانواده این است که نقش‌های زن و مرد در خانواده پررنگ نیست.

 این نقش‌ها باید تبلیغ شود تا زن فکر نکند نقش همسرداری بی‌ارزش است، نقش‌های مادرانه ـ همسرانه را کم‌ارزش کرده‌ایم و این‌گونه شد که زنان میل به اشتغال بیرون از منزل پیدا کردند و به آن با نگاه ارزشی می‌نگرند.

نتیجه آن نیز کم شدن تولید نسل است. میل به فرزندآوری در زنی که بیرون از خانه است، کم می‌شود. از سوی دیگر، زن شاغل چون خسته و کم‌حوصله می‌شود، حقوق همسری را آن‌گونه که باید، مراعات نمی‌کند و در پی آن دل‌بستگی زن و شوهر کم‌رنگ می‌شود. از نگاه پیامبر اسلام’ بهترین زن، کسی است که در شرایط مختلف زندگی در همسرداری و نان‌آوری، یاور همسر باشد و برای تعالی و رشد خانواده، تلاش و فداکاری کند.

یکی از آسیب‌های اشتغال زنان، این است که زن دلش در بیرون از خانواده است، زن، بیرون سرکار می‌رود و آن‌گونه که باید برای تربیت فرزندان وقت صرف نمی‌کند.

 لازم است به خانواده‌ها آموزش‌های لازم داده شود، متأسفانه برای این کار برنامه‌ای ساختاریافته نداریم.دانش همسرداری، باید موردتوجه قرار گیرد و  از قوانین مصوب، باید در اجرا حمایت شود.

با اجرای درست قانون، به نتیجه مطلوب خواهیم رسید، در بسیاری از مواقع، قوانین در اجرا، دست‌وپاشکسته پیش می‌رود و این مطلوب نیست.

برخی از ارزش‌ها را در جامعه پررنگ‌تر کرده‌ایم، درحالی‌که اشتباه بود و به نظام خانواده زیان رسانده است. موضوعاتی مانند اشتغال، رشته‌های تخصصی و مانند آن، از این موارد است.

 شغل زن و مرد باید متناسب با جنسیت آنها باشد و علاوه بر این رشته‌های تحصیلی زن و مرد باید همگون و هم‌طراز با ویژگی‌های روان‌شناختی هر جنس باشد که ما این را هم نداریم.

وزارت علوم و وزارت بهداشت باید در انتخاب رشته جهت‌دهی داشته باشند

لازم است نقش‌ها با جنسیت متناسب شوند،  وزارت علوم و وزارت بهداشت باید در انتخاب رشته جهت‌دهی داشته باشند.

 به‌طور ذاتی در خانواده، سیاست‌ها براساس محوریت نظام خانواده و نقش‌هاست. خانواده یک نظام و نهاد فراگیر است. اگر بخواهیم دقیق‌تر نگاه کنیم، خواهیم دید پراکنده‌کاری صورت گرفته و یک سیاست منسجم، جامع و واقع‌بینانه کمتر دیده شده است.

سیاست‌ها و قوانین باید هم‌طراز و براساس آموزه‌های اسلامی و متناسب با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی باشد. فرهنگ اصیل ایرانی با آموزه‌های اسلام تضاد ندارد. اگر برخلاف امروز، صدسال پیش، بحث اشتغال زنان مطرح می‌شد، به پی ریزی، کارسازی و کادرسازی و کارهای زیربنایی نیاز نبود. اشتغال زن در اسلام ممنوع نیست، اما به آن تشویق و توصیه هم نشده است.

امروزه به علت نیاز در آموزش‌وپرورش، بیمارستان‌ها و سایر نهادهایی که به حضور زن در آن محیط، نیاز مبرم دارند، به اشتغال زن نیاز داریم و نمی‌توانیم آن را منع کرده و آن‌ها را از اشتغال محروم کنیم، ولی آنچه مهم است، نظام‌مند شدن این اشتغال است.

در خانواده‌ای که زن و مرد، هر دو شاغل هستند، حتی اموری مانند پخت‌وپز درست انجام نمی‌شود و فرزندان آن‌ها ازلحاظ زیستی دچار مشکل می‌شوند. وقتی مادر در خانه است؛ یعنی در این خانه غذای سالم و گرم وجود دارد و فرزندان در این شرایط ازنظر زیستی سالم هستند و رشد خوبی خواهند داشت. تعامل منطقی پدر و مادر به سلامت روانی فرزندان می‌انجامد.

اشتغال باید ضابطه‌مند باشد

اشتغال باید ضابطه‌مند باشد و اشخاص در جایگاه مناسب خود باید دیده شوند. همان‌طوری که اسلام در نظام خانواده، وظیفه زن و مرد را مشخص کرده، ما هم در قانونی که قصد وضع آن را داریم، باید چارچوب‌ها را دقیقاً مشخص کنیم؛ مثلاً بگوییم زن در فلان رشته‌ها فقط مجاز به اشتغال است، یا فقط می‌تواند در فلان سازمان‌ و نهاد مشغول به کار شود؛ زیرا چه بسیار مشاغلی وجود دارد که انجام آن برای زنان، آسیب‌های روحی و جسمی به دنبال دارد.

 از آن‌سو، مشاغلی که حضور زنان در آنجا واجب است، باید تقویت شود و برای زنانی که تمایل به اشتغال دارند، موقعیت‌هایی فراهم شود که بتوانند در محیط‌هایی که مختص زنان است یا غلبه محیط با جنس زن است، مشغول به کار شوند. از نگاه دیگر تا زمانی که مرد خانواده بیکار است و شغلی ندارد، چرا باید زن سر کار برود؟ درست است که او قصد خدمت و کمک به شوهر بیکارش را دارد، ولی خواسته یا ناخواسته باعث تحقیر مرد شده و اقتدار و عزت او را زیر سؤال می‌برد؛ زیرا وظیفه اصلی نان‌آوری برعهده مرد است و اوست که باید نفقه اهل‌وعیالش را تأمین کند؛ اما متأسفانه، سیاست‌ها افزون بر فرد محوری، متناقض هم بوده است. در یک مقطع، مردسالاری تبلیغ می‌شد، درزمانی دیگر، حقوق زن تبلیغ شد و در برهه‌ای دیگر، حقوق فرزند در صدر اهمیت و اولویت نشست.

در خصوص سن ازدواج، دختر و پسر برای داشتن یک زندگی سالم، باید به بلوغ اجتماعی، زیستی، عاطفی و عقلی برسند. سیاست‌های مقام معظم رهبری، مجموعه‌ای از سیاست‌های کارشناسی شده و راهبردی است. ایشان در خصوص خانواده بسیار فنی و کارشناسانه وارد موضوعات و مسائل می‌شود. جایگاه بلند سیاست‌های کلان مشخص است، اما مهم‌تر، این است که بتوان سیاست‌های کلان را به مجموعه‌ای از قوانین درست و بدون ابهام تبدیل کرد. قانون‌گذار باید قوانین را در چارچوب سیاست‌ها وضع کند؛ قوانینی که در اجرا مؤثر باشد، نه این‌که مانند برخی از قوانین موضوعه موجود، اثر مطلوب نداشته باشد.

خانواده جامعه‌محور یعنی این‌که پایه‌های تحولات اساسی مانند تربیت، کسب مهارت، آموزش، اخلاق و سلامت جسم و روح که یک انسان به آن نیاز دارد، در کانون خانواده پی‌ریزی شود.

 به‌راستی آیا در این مقوله، سرمایه‌گذاری لازم در خانواده شده است؟ آیا زمینه‌های تحول روحی و اخلاقی در خانواده شکل‌گرفته است؟ در جامعه‌ ما افسردگی بالاست؛ چون خانواده ثبات ندارد. چرا مهارت اجتماعی ضعیف است؟ چون از سویی، پدر و مادر وقت کافی برای بچه‌ها اختصاص نمی‌دهند و از سوی دیگر در نظام آموزش‌وپرورش، آموزش مهارت‌های زندگی در اولویت اول قرار ندارد. اگرچه به‌تازگی اقداماتی در این زمینه شده است اما کافی نیست.

گام‌های اولیه تربیت اخلاقی و دینی، در خانواده برداشته می‌شود و آموزش‌وپرورش و رسانه در مراحل بعدی قرار دارند. پدر و مادر هستند که آموزه‌های اولیه تربیت دینی، اخلاقی و معنوی را آموزش می‌دهند. در واقع، اولین مربیان، پدر و مادر هستند؛ زیرا آنها بیشترین رابطه را با فرزندان خود دارند. آلبرت بندورا یکی از اندیشمندان غربی می‌گوید: بیشترین نقش در خانواده را اشخاصی (پدرومادر) دارند که با فرزندان خود در ارتباط عاطفی قرار دارند.

مربیان باور دارند کسی که بیشترین رابطه را با زیرمجموعه‌اش داشته باشد، بیشترین تأثیر آموزشی را خواهد داشت. لازم است در این زمینه، قدم‌های متفاوت، اما مهم برداشته شود؛ یعنی اگر ما به خانواده‌ها آموزش دهیم و آسیب‌های حاصل از کم‌توجهی یا بی‌توجهی را گوشزد کنیم، آنها خود، با آغوش باز راغب می شوند فرزندان و خانواده را از آسیب دور نگاه دارند. حتی زن و مرد شاغل باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که دست‌کم، یک نفر از آنها نزد فرزندانشان باشد. این‌گونه است که فرزندان احساس می‌کنند نه‌تنها به حال خود رها نشده‌اند که تحت نظارت تربیتی والدین قرار دارند.

خانواده‌محور بودن سازمان‌ها به این راحتی نیست

خانواده‌محور بودن سازمان‌ها به این راحتی نیست؛ زیرا سازمان اهداف خودش را دارد. نظر رهبر معظم انقلاب این است که تمام سازمان‌ها و نهادها باید به خانواده بها داده و برای آن ارزش قائل شوند. امروزه برای زنان شاغل مرخصی زایمان را با شرایط بهتری در نظر گرفته‌اند که این کار خوبی است. زن شاغل که به تازگی زایمان کرده، باید در منزل بماند و از مرخصی بیشتری به همراه مزایا و حقوق استفاده کند و پس از اتمام مرخصی باید زمان ساعت کاری آن‌ها به نحوی تنظیم شود که بیشتر وقتشان در خانواده با فرزندش سپری شود. حقوق و مزایای کارمندان نیز باید به‌گونه‌ای تعیین شود که از عهده‌ای مخارج خانه برآیند؛ مثلاً دولت باید برای یارانه کسی که فرزند دوقلو دارد، مرخصی بیشتری لحاظ کند و این‌گونه از او حمایت کنند.

در اسلام، یکی از وظایف پدر و مادر، آموزش قرآن کریم به فرزندان است که خود، محور تحولات معنوی است. حال که پدر و مادر به‌خاطر مشغله یا عدم مهارت در آموزش این امر مهم، نمی‌توانند آن را انجام دهند، سازمان‌های حکومتی و مردمی باید به فکر این آموزش باشند. سیاست‌گذاری‌های مقام معظم رهبری در خصوص خانواده در سال ۱۳۹۵ به‌این‌علت بود که مسئولان به این دست از امور مهم توجه کنند و آن‌ها را به خوبی اجرایی کنند.

ازدواج سفید و همباشی تهدیدی برای خانواده است، بیش از ۱۳ میلیون مجرد در کشور وجود دارد.

 گاهی، خانواده‌محوری به این معناست که ما زمینه‌ای ایجاد کنیم تا کارها و وظایفی که در خانواده باید انجام شود، واقعاً در آن انجام یابد و گاهی نیز مراد ما این است که به خانواده استحکامی دهیم که چالش‌های تداوم زندگی از میان رفته و موانع تشکیل آن زدوده شود. البته ممکن است مراد رهبر معظم انقلاب هر دو باشد. وقتی خانواده استحکام داشته باشد، زمینه ازدواج نیز پیش می‌آید و فرار از خانه هم کمتر رخ می‌دهد. اگر محیط خانواده گرم و صمیمی نباشد و در آن، فضای عاطفی و همدلی حاکم نباشد، بچه‌ها هم از خانواده گریزان خواهند بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =